in

جدایی جدید قدرت: زمان سازماندهی مجدد قدرت

جدایی جدید از قدرت ، جدایی جدید از قدرت

از سال 1970 - از اواسط سالهای 1980 در اتریش ، اعتبار سیاست اقتصادی "مقررات زدایی و خصوصی سازی" بوده است. به نظر می رسید نوآوری برای افزایش بهره وری شرکت های دولتی است. تقریباً در تمام بخش های اقتصاد ، خواستار برداشت دولت از مقررات بود.

قانون (جهانی) بازارهای مالی

به گفته استفان شولمیستر ، اقتصاددان wifo ، مقررات زدایی در بازارهای مالی احتمالاً قوی ترین بود: "گرچه تقریباً در سالهای 1950 و 1960 اشتغال کامل حاکم بود ، اما به سختی بیکاری جوانان یا اشکال نامناسب اشتغال وجود داشت ، امروز میلیون ها جوان بدون کار و حتی در کنار مردم هستند. اشتغال پایدار در جستجوی بیهوده مسکن ارزان قیمت است. "او این تحولات را به میزان قابل توجهی به آزادسازی بخش مالی و به تبع آن پیشرفت سرمایه داری مالی نسبت می دهد. نرخ ارزهای بی ثبات همراه ، قیمت کالاها ، قیمت سهام و نرخ بهره باعث می شود که دلالان برای دور پوکر مالی و فنی باز شوند. بدین ترتیب صنفی بانکداران سرمایه گذاری خود را ایجاد کرده است که توانایی بسیار خوبی در حدس و گمان در برابر ارزها ، سهام اصلی یا کل کشورها دارد و با کلیک ماوس برابر 67 برابر تولید ناخالص داخلی جهانی حرکت می کند. از این رو انگیزه سود شرکت ها از واقعی به سمت اقتصاد مالی تغییر یافت و به موجب آن سرمایه گذاری های واقعی - از آنجا که کم درآمد ترین بود - و همچنین ایجاد شغل کاهش یافت.

"فرهنگ و علم فقط می توانند پتانسیلهای خود را توسعه داده و انگیزه های ابتکاری لازم را فراهم آورند در صورتی که نیروهای محرک آنها از منافع تجاری اقتصاد یا منافع تغییر قدرت سیاست تغذیه نشوند."
رودولف اشتاینر (1861-1925) با توجه به تفکیک قوا

سیاست منافع در مقابل لابی کردن

لابی ، جدایی جدید از قدرت ، جدایی جدید قدرت
چه کسی از لابی استفاده می کند؟

اصولاً در اینجا باید توجه داشت كه حمایت از مشاغل و سیاست در جامعه كثرت گرا هر دو مشروع و مطلوب هستند. آنها تأثیر تثبیت کننده ای دارند زیرا تعادل بین منافع بین گروه های مختلف در جامعه ایجاد می کنند. نکته آخر اینکه ، سیاست منافع نیز در قانون تنظیم شده است و به عنوان مثال با آزادی اجتماعات ، اجتماعات و بیان ، از نظر قانونی محافظت می شود. حامیان یک نگاه لیبرال به جامعه حتی تصور می کنند که این رقابت منافع فردی است که منافع مشترک را به وجود می آورد ، و زنده بودن آینده یک جامعه دموکراتیک با تنوع و تأثیر منافع سازمان یافته آن سنجیده می شود. اما در حالی که انجمن ها ، اتاق ها و اتحادیه ها در ملاء عام ابراز می شوند ، لابیست ها اغلب به صورت پنهانی عمل می کنند.
منتقدین ، ​​مانند آن رصدخانه اروپا شرکت، یک سازمان غیر انتفاعی هلندی که به دنبال گزینه های دیگری برای تمرکز قدرت در شرکت ها است ، لابیست ها را به تشدید نابرابری اجتماعی و از بین بردن محیط زیست متهم می کند. آنها خواستار آن هستند که لابی های اقتصادی برای مقابله با موضوعات جهانی از جمله فقر ، تغییر آب و هوا ، بی عدالتی اجتماعی ، گرسنگی و تخریب محیط زیست به عقب رانده شوند.
اتریشی ها به احتمال زیاد متعلق به گروه دوم هستند. طبق گزارش لابی اتریشی ، 2013 45 درصد از جمعیت ، لابیگری را با رشوه ، مداخله ، تبانی ، برادری و نفوذ بر سیاستمداران مرتبط می دانند. این گزارش روشن می کند که شرکت های کوچک ، متوسط ​​، سازمان های مردم نهاد و کلوپ ها به طور واضح نفوذ خود را در مبارزه با لابی ها به شرکت ها ، بخش مالی بین المللی ، بلکه علیه دولت خود در سال های اخیر از دست داده اند.
اما مرز بین نمایندگی مشروع و نامشروع منافع کجاست؟ احتمالاً این حد در تعقیب منافع فردی و خاص خود کمتر از وسیله ای است که آنها دنبال می شوند. کارنامه لابیست ها شامل کنفرانس های مطبوعاتی ، کارزارهای اطلاع رسانی ، تظاهرات تا تغذیه معاونان و اعضای دولت ، حمایت ، اخاذی و فساد است. گروه های به اصطلاح منافع عمومی همچنین می دانند چگونه منافع فردی را به عنوان منافع منافع عمومی استتار كنند.
در برابر اشکال شدید ، غیرقانونی لابی ، سیستم مجازات وجود دارد. مشکل لابی کردن - جدای از ردیابی دشوار قضایی - بیش از همه حوزه خاکستری بین اقدامات پنهان قانونی ، اما نامشروع است.
به طور کلی ، شفافیت بیشتر به عنوان دستور العمل در برابر سیاست های منافع نامشروع تلقی می شود. این شامل افشای علایق و روابط اقتصادی بین مقامات دولتی و شرکتها یا انجمنها ، افشای فعالیتهای جانبی و درآمد آنها یا ورود اجباری در یک ثبت نام در لابی است. غالباً دوره های انتظار برای دارندگان دفتر سیاسی خارج از کشور نیز برای خنثی کردن اختصاص پست ها به سیاستمداران تأثیرگذار لازم است.

تفکیک قدرت (تفکیک قدرت در سوئیس و اتریش) توزیع قدرت دولتی بر چندین ارگان دولتی به منظور محدود کردن قدرت و تأمین آزادی و برابری است. طبق الگوی تاریخی تفکیک قوا ، معمولاً سه قوه مقننه ، مجریه و قضایی منظور شده است.

شفافیت - بله ، اما

در اتریش در 1 است. در اول ژانویه ، 2013 قانونی را برای لابی گری وضع کرد که شرکت های لابی و شرکت هایی که از لابی های داخلی استفاده می کنند را ملزم به ثبت نام و ارائه کد رفتار کرد. علاوه بر داده های شرکت و کارکنان ، مشتری و دامنه مسئولیت توافق شده برای هر دستور لابی باید مشخص شود. تنها عیب: این قسمت از ثبت نام لابی برای عموم قابل مشاهده نیست.
در حال حاضر ، آژانس های 64 با لابی های ثبت شده 150 و شرکت های 106 با لابی های داخلی 619 در ثبت نام لابی اتریشی ظاهر می شوند.
انتقاد از Lobbyingregister جدید از جمله موارد دیگر از این مقاله است انجمن روابط عمومی اتریش (ÖPAV) خودش - این لابی لابیست. رئیس فری تیری ، رئیس جمهور این اتحادیه ، بیش از هر چیز این قانون را توضیح داده است و همچنین این واقعیت که این قانون هدف خود را از دست داده است ، مروری بر کلیه لابیست ها و نمایندگان علاقه در اتریش ، به وضوح از دست داد: "ما تخمین می زنیم که در اتریش حدود 2.500 تمام وقت ذینفعان وجود دارند. اکثریت قریب به اتفاق آنها تحت پوشش شرایط ثبت نام نیستند. "

"شاید این اسب را از طرف دیگر طعنه بزنیم: نهادهای عمومی باید تماسهای خود را با لابیست ها افشا کنند."
ماریون بریتشوپ ، meineabgeordneten.at ، با توجه به جدایی جدید قدرتها.

ماریون بریتشوپف از سکوی اتریش meineabgeordneten.atیک بانک اطلاعاتی برای شفاف سازی سیاستمداران ، همچنین خاطرنشان می کند که برای اتریش مهم است که در واقع همه لابی ها ، از جمله گروه های ذینفع ، وکلا و سازمان های مردم نهاد ، در این رجیستر حضور داشته باشند. وی فاش کردن سفارشات فردی یا مشتری از طرف ارائه دهنده خدمات دشوار است: "شاید این اسب را از طرف دیگر ربوده شود: مقامات دولتی باید تماس های خود را با لابیست ها افشا کنند. یک قدم در این جهت می تواند "ردپای قانونگذاری" باشد ، که یک قالب اسناد برای متون حقوقی است ، که در آن به نظر می رسد قسمت های متن از کجا آمده است. "

تفکیک قدرت: صنعت لابی در بروکسل

توزیع قدرت ، جدایی جدید از قدرت ، جدایی جدید قدرت
توزیع قدرت در اتحادیه اروپا

در سطح اروپا ، غالباً یک صنعت کل لابیگری می شنود که خود را در بروکسل تأسیس کرده است. در حقیقت ، 2011 موسسات لابی سازی 6.500 را در ثبت نام های شفافیت داوطلبانه موسسات اروپایی - که ذکر آن داوطلبانه نیست - در XNUMX ثبت کرده است. شفافیت بین الملل تعداد آنها را در 12.000 تخمین می زند.
مؤسسات اتحادیه اروپا در واقع هدف خوشایندی برای لابی ها هستند. کمیسیون اروپا تنها در مرحله مقدماتی دستورالعمل نگهداری داده ها ، پیشنهاداتی را برای اصلاحات از طریق 3.000 دریافت کرد. برخی از 70 را می توان از طریق پلت فرم اروپایی lobbyplag.eu مشاهده کرد و مسابقات منطبق با این بخشنامه را می توان با کلیک ماوس پرس و جو کرد. یک تمرین آشکار.
گروه های خبره کمیسیون اروپا نیز یک مشکل خاص هستند. گزارشی که در نوامبر 2013 منتشر شد ، بینش عمیقی از کار کمیسیون اروپا نشان می دهد. بنابراین ، در بروکسل ، در حقیقت معمول است که نمایندگان بخش مالی در کمیسیون مسائل مربوط به تنظیم بازار مالی ، شرکت های ارتباطات از راه دور در زمینه حفاظت از داده ها ، شرکت های آبجو در زمینه الکل و شرکت های نفتی در مورد مسائل مربوط به تغییرات آب و هوا مشاوره دهند.
این گزارش ، به عنوان مثال ، نشان می دهد که گروه های خبره TAXUD که مسئولیت امور مالیاتی را بر عهده دارند ، از نمایندگان شرکت های 80 درصد و فقط سه درصد نمایندگان کوچک و متوسط ​​و یک درصد نمایندگان اتحادیه تشکیل شده اند.
بنابراین بین کمیسیون اروپا و پارلمان اروپا جنگ خاموش بین منتقدین لابی و -بروورترن رخ داد. در ماه نوامبر ، نمایندگان مجلس بحرانی بودجه 2011 را برای این گروه های خبره مسدود کردند و از کمیسیون خواستند که هنگام استفاده از گروه های خبره از چهار اصل اطمینان حاصل کند: هیچ تسلط بر شرکت ها ، هیچ لابی به عنوان مشاور مستقل ، دعوت های آزاد برای مشارکت و شفافیت کامل. ترازنامه منتشرشده در سال بعد بسیار بد بود.

فساد به عنوان یک شکل افراطی

فوری1 ، جدایی جدید از قدرت ، جداسازی قدرتها
فساد چقدر مشترک است؟

دولت فدرال اتریش در اولین گزارش درباره فساد کمیسیون اروپا به دلیل "تلاش های آشکار خود برای مبارزه با فساد" ، شهادت کاملاً مثبت دریافت کرده است. به عنوان مثال ، این گزارش تغییرات قانونی سالهای اخیر (مثلاً قانون حزب 2012 ، قانون فساد 2012 ، قانون لابی 2013) و کار دادستانی اقتصادی و فساد (WKStA) و دفتر فدرال مبارزه با فساد (BAK) را بسیار مثبت ارزیابی می کند. به همین ترتیب ، آیین نامه رفتار برای همه مقامات اتریشی ، "مسئولیت بر عهده من است" ، و همچنین به تعهد اتریش در عرصه بین المللی اشاره مثبت شده است ، از جمله حمایت فعال در تأسیس آکادمی بین المللی فساد IACA.
کمیسیون اروپا نیاز به اقدام را در این واقعیت می داند که طرفداران فساد اتریشی WKStA و BAK تابع دستورالعمل وزیر دادگستری هستند ، آنها فرصت کمی برای به دست آوردن اطلاعات مالی - اسرار بانکی کلمه کلیدی - و همچنین این واقعیت دارند که گزارش هایی درباره درآمد اضافی مقامات دولتی و مقامات ارشد وزارتخانه هیچ بررسی و بنابراین اطلاعات نادرست مشمول مجازات نیست.
با این حال ، بدون تحمل این انتقادات ، گزارش با تضاد آشکار با افکار عمومی در کشور روبرو است. از این گذشته ، براساس آخرین بررسی Eurobarometer از سال 2013 66 ، درصد اتریشی ها فکر می کنند که فساد در کشورشان گسترده است. اگرچه میانگین اتحادیه اروپا برای این ارزیابی 76 درصد است ، اما نتیجه هنوز نگران کننده است. در همین نظرسنجی همچنین مشخص شد که اتریش تنها کشور اتحادیه اروپا است که در آن بخش نسبتاً بالایی از جمعیت - تقریباً یک سوم - فکر می کنند انجام یک طرفداری یا خدمت به یک مقام در ازای خدمات عمومی مشروعیت دارد. هدیه دادن

تفکیک قوا: تنوع رسانه ای در برابر سادگی عقاید

در این میان ، رسانه ها نیز پیروی از قوانین بازار و به تبع آن الگوی روند کلی تمرکز اقتصادی هستند. با این حال ، با توجه به تمرکز رسانه ها ، اتریش یک مورد ویژه بین المللی است. در هیچ کشور اروپایی دیگر تنوع روزنامه ها به اندازه اتریش کم نیست. در حالی که در این کشور ، تقریباً روزنامه های روزانه 17 در بازار هستند ، شش مهمترین آنها در حال حاضر اکثر - یعنی درصد 93 - مخاطبان را پوشش می دهند. این واقعیت که این شش روزنامه روزانه فقط از سه خانه نشر منتشر می شوند - Mediaprint (Krone، Kurier)، Styria (Kleine Zeitung، Die Presse، Wirtschaftsblatt) و Fellner Medien GmbH (اتریش) - از نظر سیاست دموکراسی تا حدی شرم آور است.

"برای این که شهروندان بتوانند افکار عمومی را شکل دهند ، به افکار عمومی مستقل زیادی نیاز است."
Wolfgang Hasenhütl ، رسانه های محافظت از ابتکار عمل و انتشار تنوع

با توجه به این شرایط ، هیچ مشکلی در مورد تنوع نظر وجود ندارد. ناشران Wolfgang Hasenhütl با نگرانی از تنوع رسانه ها و نظرات در اتریش ، ابتکاری را برای حفظ رسانه ها و انتشار تنوع در اتریش در سال 2012 تشکیل داد. وی گفت: "ما بر این عقیده هستیم که اتریش با این اتحاد عقاید ، آسیب های زیادی را به دموکراسی - سیاسی وارد می کند. برای اینکه شهروندان بتوانند افکار عمومی را شکل دهند ، به افکار عمومی مستقل زیادی نیاز است. "
در سطح اروپا ، گزینه های اروپایی ، یک انجمن پان اروپایی برای شهروندی فعال و اتحاد بین المللی روزنامه نگاران این موضوع را پذیرفته اند و از زمان 2010 مشغول به کار هستند تا یکی از آنها را پیدا کنند. ابتکار عمل اروپا برای پلورالیسم رسانه ای (EIMP). این سازمان ها ، رسانه ها و سازمان های حرفه ای از سراسر اروپا را با هدف فوری تبلیغ طرح شهروندان اروپایی (ECI) گرد هم می آورد که خواستار ایجاد یک دستورالعمل اتحادیه اروپا در مورد تکثرگرایی رسانه ها است. این ابتکار عمل هنوز به امضاهای 860.000 نیاز دارد تا بتواند پیشنهادی را برای دستورالعمل اتحادیه اروپا به کمیسیون اروپا ارسال کند و از این طریق روند قانونی را آغاز کند.

یکی دیگر از مشکلات اساسی رسانه ها ، وابستگی بالای اقتصادی ناشران به فروش تبلیغات است. از آنجا که فروش رسانه های چاپی و همچنین هرگونه بودجه مطبوعاتی ، تنها بخش کمی از هزینه واقعی است ، وابستگی اقتصادی به فروش تبلیغات بسیار زیاد است. عوارض جانبی نامطلوب شامل منابع پنهان یا واقعیتی است که گزارش اغلب بیش از حد مبتنی بر علایق و وابستگی های اقتصادی است. به این ترتیب ، افکار عمومی به طور فزاینده ای به عنوان افکار عمومی فروخته می شوند. در همین زمان ، شرکت ها و اتحادیه های تجاری روزنامه نگاران را با سفرهای مطبوعاتی ، خودروهای آزمایشی یا پیشنهادهای همکاری همراه می کنند. لیست مزایا طولانی است و شامل خطر آشکاری از تضاد منافع است. خط بین روابط عمومی و روزنامه نگاری به طور فزاینده ای مشخص نیست.
اهمیت رسانه ها برای عملکرد یک دموکراسی به سختی قابل تخمین نیست. به عنوان مثال ، کنترل فعالیت های دستگاه های دولتی یکی از مهمترین وظایف آنها است. با این حال ، آنها همچنین با شفاف سازی مواضع مختلف گروه های مختلف اجتماعی و تأیید اعتبار آنها ، نقش اساسی در شکل گیری عقاید سیاسی دارند. آنها تبلیغاتی ایجاد می کنند و خود حامل افکار عمومی هستند.
در نتیجه ، متأسفانه رسانه ها اغلب از این سیاست استفاده می کنند. این انجمن برای ارتقاء روزنامه نگاری تحقیق و داده گفت: "وزیران اتریش از بودجه های تبلیغاتی وزارتخانه های خود در تبلیغات انتخاباتی برای تبلیغ دستاوردهای خود ، برای صیقل دادن به چهره خود و به دست آوردن مزیت نسبت به رقابت سیاسی استفاده می کنند." بودجه تبلیغاتی وزارتخانه‌ها ، کشورها ، شرکتهای دولتی و مؤسسات مورد استفاده برای این مقدار بیش از 200 میلیون یورو در سال است. علاوه بر این ، کل مطبوعات میلیون میلیون 10,8 ، که در 2013 توزیع شده است ، نسبتاً متوسط ​​است.
در آلمان ، دادگاه قانون اساسی فدرال این عمل را "تبلیغات غیرقابل قبول تبلیغات" می نامد ، بخشی از آن به این دلیل که هزینه های تبلیغات در سالهای انتخابات به طور سنتی با انبوه افزایش می یابد ، و بنابراین استفاده کمی ، کارآمد و اقتصادی از بودجه عمومی به سختی قابل توجیه است.

رابطه وابستگی بین سیاست و رسانه ها همچنین بدتر می شود که در اتریش رئیس دولت مسئولیت اصلی رسانه ها را بر عهده دارد. "این محیط نفوذ به اصطلاح قدرت چهارم را نمی توان در هیچ کشور دیگری در اروپا با چنین شدت بالایی به شکلی یافت. معمولاً ، بخش رسانه تقریباً در وزارتخانه های فرهنگ واقع شده است. "Wolfgang Hasenhütl سخنگوی ابتکار عمل برای حفظ رسانه ها و انتشار تنوع گفت. تصادفی نیست که خواست اصلی این طرح یک چشم انداز رسانه ای بطور گسترده ، مستقلی از لحاظ اقتصادی و غیر متقابل است که با وابستگی متقابل مطبوعات و سیاست مقابله می کند و به یک دموکراسی مدرن خدمت می کند.
همه این تحولات خواستار جدایی جدید قدرت ، سازماندهی مجدد و پیوند روابط بین سیاست ، تجارت و رسانه است. با این حال ، نگرانی در مورد برتری اقتصاد بر جامعه و سیاست بسیار بسیار قدیمی است. تقدم اقتصاد پدیده ای است که قبلاً متفکران خاکستری مانند مونتسکیو ، کارل مارکس ، کارل پولانی و کارل عامری را رشد داده است.

عکس / ویدئو: شاتر, رسانه گزینه.

نوشته شده توسط ورونیکا جانوریوا

1 Kommentar

پیام بگذارید
  1. "اما مرز بین نمایندگی مشروع و نامشروع منافع کجاست؟ این محدودیت در پیگیری منافع فردی و خاص کمتر از وسیله ای است که آنها دنبال می شوند. "- اشتباه بزرگ در استدلال. محدودیت در اهداف گروه لابی است. اگر این موارد علیه اکثریت مردم به روشی دردناک (مثلاً استثماری / سودآور) هدایت شود ، این حملات به دموکراسی است و از این رو اساساً ممنوع است. احتمالاً در مورد تصویب برخی از لابی ها ، یک طرح پیشنهادی دارد.

    در یک دموکراسی واقعی - اگر قدرت قانونگذاری ("... kratie") واقعاً بر عهده مردم باشد - تفکیک قوا دیگر مشکلی نخواهد داشت. این فقط مشکلی را ایجاد می کند تا زمانی که سیستم در واقع یک گروه لابی فاشیست اقتصادی حاکم باشد. هیچ سیستم قانونگذاری پارلمانی هرگز نمی تواند "دموکراسی" باشد. از طرف دیگر ، دموکراسی آتیک در واقع یکی بود ، زیرا در آن "مردم" ("دمو") به میزان محدودی تعریف شده است ، اما حداقل آن واقعاً نماینده قدرت قانونگذاری (قانونگذار) است. گفتمان هگلی (که به اشتباه تفاوتی بین "نظر" قائل نیست و "ادعای واقعی غیر واقعی" / "ادعا") ، که باعث ایجاد شکاف و سرعت برای مردم می شود (به عنوان مثال در مورد بحران هایی که بر همه افراد درد تأثیر می گذارد - که عدم دموکراسی سیستم ما را ثابت می کند) ، باید مشخص شده باشد. دستکاری نسل طولانی و تغییر شکل روانشناختی تفکر در مورد "دموکراسی" ، "لباس جدید امپراطور" ، باید فوراً در سطح گسترده ای شکسته شود ، در غیر این صورت هرگونه پیشرفت به سمت یک سیستم انسانی تر غیر ممکن است.

Schreibe einen Kommentar