in , , , ,

نئولیبرالیسم: چه کسی واقعاً سود می برد

بدهی جهانی-که-صاحب-جهان است

نئولیبرالیسم یک ایدئولوژی سیاسی-اقتصادی و دکترین اقتصادی است که در دهه های پایانی قرن بیستم نفوذ جهانی پیدا کرد. او بر اهمیت بازارهای آزاد، مقررات محدود دولتی و خصوصی سازی تاکید می کند. به ویژه، کسب و کار و احزاب نزدیک به کسب و کار از نئولیبرالیسم حمایت می کنند، اگرچه از طرف دیگر انتقادات زیادی علیه آن وجود دارد.

10 دلیل علیه نئولیبرالیسم:

با وجود مدافعان قدرتمند، دلایل متعددی علیه نئولیبرالیسم وجود دارد. در زیر 10 مورد از این دلایل را توضیح می دهیم:

  1. نابرابری درآمد: نئولیبرالیسم اغلب به افزایش شدید نابرابری درآمد منجر شده است. سیاست‌هایی که بازار را بی‌نظم می‌گذارد، اغلب به نفع ثروتمندان به قیمت از دست دادن فقرا است.
  2. امنیت اجتماعی: سیاست های نئولیبرالی اغلب منجر به کاهش مزایای رفاهی دولتی و برنامه های اجتماعی می شود. این امر امنیت اجتماعی و حمایت از آسیب پذیرترین قشر جامعه را به خطر می اندازد.
  3. شرایط کاریدر سیستم‌های نئولیبرال، شرایط کار اغلب متزلزل‌تر است و حقوق کارگران ممکن است به خطر بیفتد زیرا شرکت‌ها به دنبال کاهش هزینه‌ها برای حفظ رقابت هستند.
  4. اثرات زیست محیطی: رقابت لجام گسیخته و بهره برداری از منابع به نام سود می تواند آسیب های جدی زیست محیطی ایجاد کند. نئولیبرالیسم تمایل دارد که پایداری محیطی را نادیده بگیرد.
  5. بحران مالی: نئولیبرالیسم می تواند سفته بازی و بی ثباتی مالی را ترویج کند. بحران اقتصادی جهانی در سال 2008 نمونه ای از خطرات مرتبط با این ایدئولوژی است.
  6. بهداشت و درمان و آموزش: در نظام‌های نئولیبرال، مراقبت‌های بهداشتی و آموزش را می‌توان خصوصی‌سازی کرد و دسترسی به این خدمات اساسی را به توانایی مالی وابسته کرد.
  7. فقدان مقررات: فقدان مقررات دولتی می تواند منجر به رفتارهای غیراخلاقی مانند کارتل سازی و فساد شود.
  8. بی کاری: تثبیت در بازار آزاد می تواند منجر به بی ثباتی در بازار کار و افزایش بیکاری شود.
  9. تخریب جوامع: نئولیبرالیسم بر فردگرایی تاکید دارد و می تواند به تضعیف ساختارهای سنتی جامعه کمک کند.
  10. تهدیدی برای دموکراسی: در برخی موارد، نئولیبرالیسم می تواند قدرت سیاسی شرکت های چند ملیتی را افزایش دهد و با تضعیف دولت ها و آزادی های مدنی، دموکراسی را تهدید کند.

انتقاد از نئولیبرالیسم متنوع است و از سوی جریان ها و بازیگران سیاسی مختلف در سراسر جهان می آید. اگرچه نئولیبرالیسم طرفدارانی نیز دارد که به مزایای بازار آزاد و رقابت اشاره می کنند، اما دلایل ارائه شده برخی از اصلی ترین استدلال های ارائه شده علیه این ایدئولوژی است. تعادل بین آزادی بازار و مسئولیت اجتماعی همچنان یک موضوع اصلی در بحث سیاست اقتصادی است.

اما طرفداران آن را چگونه می بینند؟ در اینجا برخی از اصول اصلی نئولیبرالیسم آورده شده است:

  1. بازارهای آزاد: نئولیبرالیسم بر فضایل بازارهای آزاد تاکید دارد که در آن عرضه و تقاضا قیمت و توزیع کالاها و خدمات را بدون دخالت دولت تعیین می کند.
  2. مقررات دولتی محدود: ایده های نئولیبرالی خواستار به حداقل رساندن مقررات دولتی هستند تا مانع فعالیت اقتصادی نشود.
  3. خصوصی سازیخصوصی‌سازی شرکت‌ها و خدمات دولتی یکی دیگر از ویژگی‌های کلیدی نئولیبرالیسم است. این بدان معناست که شرکت های دولتی باید به دست خصوصی برسند.
  4. رقابت: رقابت به عنوان یک محرک برای کارایی و نوآوری دیده می شود. نئولیبرال ها معتقدند رقابت در بازار باعث می شود شرکت ها دائماً محصولات و خدمات خود را بهبود بخشند.
  5. مالیات کم و هزینه های دولتینئولیبرال ها طرفدار مالیات های کم و کاهش هزینه های دولت برای ارتقای آزادی و رشد اقتصادی هستند.
  6. مقررات زدایی: این به معنای حذف یا کاهش مقررات و قوانینی است که ممکن است فعالیت های تجاری را محدود کند.
  7. پول گرایی: کنترل عرضه پول و مبارزه با تورم از موضوعات مهم در تفکر نئولیبرالی است.

با این حال، نئولیبرالیسم خالی از انتقاد نیست. مخالفان استدلال می کنند که می تواند به نابرابری درآمد، بی عدالتی اجتماعی، تخریب محیط زیست و بحران های مالی کمک کند. بحث بر سر نئولیبرالیسم پیچیده است و تأثیرات سیاست های آن بسته به اجرا و زمینه آن متفاوت است. با این حال، ایدئولوژی همچنان بر تصمیمات اقتصادی و سیاسی در سراسر جهان تأثیر می گذارد.

چه کسی از نئولیبرالیسم سود می برد؟

نئولیبرالیسم در درجه اول می تواند به نفع شرکت ها و افراد ثروتمند باشد. در اینجا برخی از گروه ها و بازیگران اصلی که اغلب از سیاست های نئولیبرالی سود می برند، آورده شده است:

  1. شرکت ها و شرکت های بزرگ: سیاست های نئولیبرالی مانند کاهش مالیات ها، مقررات زدایی و خصوصی سازی می توانند سود شرکت ها را افزایش دهند زیرا هزینه ها را کاهش می دهند و دسترسی به بازارها و منابع را افزایش می دهند.
  2. سرمایه گذاران و سهامداران: افزایش سود شرکت ها و قیمت سهام می تواند به سود سهامداران و سرمایه گذارانی باشد که از افزایش بازده سود می برند.
  3. افراد ثروتمند: کاهش مالیات بر ثروتمندان و کاهش مزایای رفاهی دولت می تواند به محافظت و افزایش ثروت ثروتمندان کمک کند.
  4. شرکتهای چندملیتی: بازار آزاد و مقررات زدایی، تجارت و گسترش فرامرزی را برای شرکت های چند ملیتی آسان تر می کند.
  5. Finanzin Institute: صنعت مالی می تواند از مقررات زدایی و الزامات نظارتی تسهیل شده بهره مند شود که می تواند تجارت و سفته بازی را تشویق کند.
  6. شرکت فناوری: شرکت های فناوری و نوآوری می توانند از ترویج رقابت و آزادی بازار بهره مند شوند.

توجه به این نکته مهم است که مزایای نئولیبرالیسم به طور مساوی توزیع نشده است. اثرات به شدت به اجرا و اقدامات همراه بستگی دارد.

کدام احزاب اتریشی نئولیبرالیست هستند؟

چندین حزب سیاسی در اتریش وجود دارد که برخی از آنها به درجات مختلف از سیاست های نئولیبرالی حمایت می کنند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که چشم‌انداز سیاسی می‌تواند در طول زمان تغییر کند و مواضع و تاکیدات ممکن است بسته به رهبران سیاسی خاص و تحولات متفاوت باشد. در اینجا برخی از احزاب اتریشی که در گذشته یا در برخی از جنبه‌های سیاست‌های خود نئولیبرالیست تلقی می‌شوند، آورده شده است:

  1. حزب مردم اتریش (ÖVP)ÖVP یکی از سه حزب سیاسی اصلی در اتریش است و در طول تاریخ سیاست‌های طرفدار تجارت را دنبال کرده است که به روی نیروهای بازار و خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی باز بوده است.
  2. Neos - انجمن جدید اتریش و لیبرال: نئوها یک حزب سیاسی در اتریش است که در سال 2012 تأسیس شد و مسیر نئولیبرالی را دنبال می کند. آنها از آزادسازی اقتصادی، مالیات های پایین و هزینه های دولتی و اصلاحات آموزشی حمایت می کنند.

تأکید بر این نکته مهم است که احزاب سیاسی و مواضع آنها می تواند در طول زمان در نوسان باشد و جهت گیری دقیق سیاست می تواند به رهبران و اعضای حزب بستگی داشته باشد. بنابراین، توصیه می شود که مناظر و بیانیه های سیاسی فعلی را بررسی کنید تا تصویر دقیقی از دیدگاه های سیاست اقتصادی یک حزب به دست آورید.

عکس / ویدئو: شاتر.

نوشته شده توسط هلموت ملزر

به‌عنوان یک روزنامه‌نگار قدیمی، از خودم پرسیدم که واقعاً چه چیزی از دیدگاه روزنامه‌نگاری معنا دارد. می توانید پاسخ من را در اینجا ببینید: گزینه. نشان دادن آلترناتیو به شیوه ای آرمان گرایانه - برای تحولات مثبت در جامعه ما.
www.option.news/about-option-faq/

2 Kommentare

پیام بگذارید
  1. طبق تعریف:
    «….N* = مکتب فکری لیبرالیسم که برای نظم اقتصادی آزاد و مبتنی بر بازار با ویژگی‌های طراحی مربوطه مانند مالکیت خصوصی ابزار تولید، تشکیل قیمت آزاد، آزادی رقابت و آزادی تجارت تلاش می‌کند. مداخله دولت در اقتصاد را به طور کامل رد نمی‌کند، اما می‌خواهد به حداقل برسد…
    ..
    من هیچ چیز قابل اعتراضی در این مورد نمی یابم... برعکس: بدون ریسک کارآفرینی، بدون تعهد و انگیزه (که قطعا در یک فضای غیرلیبرال بازار نادیده گرفته می شود) هیچ پیشرفتی وجود ندارد. تقریباً هر کشور «غرب محور» احتمالاً مبتنی بر نئولیبرالیسم است. برعکس، توتالیتاریسم. -> عدم آزادی مطبوعات، آزادی بیان، تفکر سلسله مراتبی، عدم تعادل درآمد...فکر وحشتناک...;)

  2. در عصر تغییر، نئولیبرالیسم به‌ویژه به دلیل مقررات‌زدایی در حال فروپاشی است. ما باید در همسوسازی نظام های اقتصادی و مالی خود با حاکمیت جهانی و ارتقای منافع عمومی موفق باشیم. مهمترین تعهد، اولویت بندی جهانی همه مسائل زیست محیطی و اقلیمی است. در آنجا راه حل های جهانی پیدا می کنیم (www.climate-solution.org) و اقدامات دموکراتیک را از طریق جنبش های شهروندی انجام می دهیم.

Schreibe einen Kommentar