in ,

لیبرال ها در مقابل محافظه کاران



CONTRIBUTION در زبان اصلی

با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا طی چند هفته ، اخیراً مطالب زیادی درباره ارزشهای مختلف اخلاقی خوانده ام. این مبارزه بی پایان ایدئولوژی های بحث برانگیز است: لیبرال ها در مقابل محافظه کاران. اما چرا این دو طرز فکر مخالف وجود دارد و چرا دسترسی به همکاران خود برای مردم بسیار دشوار است؟ در این پست وبلاگ می خواهم به شما پاسخ این سوال جذاب را بدهم.

من فرض می کنم که بیشتر شما از قبل تفاوت های اساسی بین افراد لیبرال و محافظه کار را می دانید ، زیرا احتمالاً نماینده یکی از این ایدئولوژی ها هستید. اما برای شما که این کار را نمی کنید ، من آنها را مختصر توضیح می دهم.
لیبرال ها و محافظه کاران اغلب به دو حزب اصلی ایالات متحده ، دموکرات ها و جمهوری خواهان وابسته اند. لیبرال فکرها بر مواردی مانند مراقبت و برابری تأکید می کنند ، در حالی که این ارزش ها برای محافظه کاران چندان مهم نیست. آنها تمایل به ذهنیت قدیمی دارند و بیشتر روی میهن پرستی ، وفاداری و پاکی تمرکز دارند.

ساختارهای مختلف مغزی می توانند در ارزشهای اخلاقی شخصی افراد تأثیر بگذارند!
پس از بررسی اسکن مغزی MRI از افراد مختلف ، مشخص شد که لیبرال ها معمولاً دارای قشر قدامی انقباض قدامی بزرگتری هستند ، بخشی از مغز ما با درک و کنترل تعارض همراه است.
از طرف دیگر ، محافظه کاران آمیگدالای بزرگتری دارند که به روند اضطراب و ترس کمک می کند. ممکن است بپرسید که این رابطه با قدیمی تر شدن افراد چیست؟ س reallyال واقعاً ساده است: افراد وقتی از چیزی ترسیده باشند محافظه کارتر می شوند. این پدیده را می توانید پس از هر فاجعه مانند بعد از 11 سپتامبر مشاهده کنید.
افراد هر دو ایدئولوژی نیز به طرق مختلف درد را تجربه می کنند. دانشمندان می توانند با نشان دادن تصاویر اندام های مثله شده و تجزیه و تحلیل مغز ، به شما لیبرال یا محافظه کار بودن را تشخیص دهند. افراد آزاد اندیشی نیز معمولاً وقتی شخص دیگری رنج می برد احساس درد می کنند ، در حالی که مغز محافظه کار واکنشی به این تصاویر نشان نمی دهد. این بدان معنا نیست که آنها به دیگران اهمیت نمی دهند ، فقط این که مغز آنها متفاوت کار می کند.

اما چرا دستیابی به این هدف با ایدئولوژی متفاوت برای مردم بسیار دشوار است؟ به این دلیل که فکر می کنیم ارزشهای اخلاقی ما جهانی هستند. ارزشهای دیگر غیر منطقی و غیرقابل قبول به نظر می رسند ، بنابراین ما استدلالهای خود را به گونه ای ارائه می دهیم که عمدتا اخلاق طرف خودمان را به جای مخالفانمان مطرح کنیم. برای متقاعد کردن افرادی که متفاوت فکر می کنند ، ابتدا باید ارزش های طرف مقابل را درک کنیم و سعی کنیم استدلال هایی را پیدا کنیم که این ارزش ها را تأمین کند. به عنوان مثال ، اگر با یک فرد محافظه کار در مورد پناهندگان صحبت می کنید ، نباید بگویید آنها فقیر هستند و به کمک نیاز دارند. در عوض ، می توانید از کلمه ای مانند "شما می خواهید رویای آمریکایی را زندگی کنید ، بنابراین تصمیم گرفتید به ایالات متحده بیایید" استفاده کنید.
این تکنیک به "تغییر شکل اخلاقی" معروف است و اگر می خواهید در آینده به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنید قطعاً باید این روش را یاد بگیرید.

در مورد این موضوع چی فکر میکنی؟ اگر مورد مهمی برای اضافه کردن وجود دارد ، من از نظر شما سپاسگزارم!
من منتظر یک بحث فوق العاده هستم!

شمعون

این پست با استفاده از فرم ثبت نام زیبا و ساده ما ساخته شده است. پست خود را ایجاد کنید!

نوشته شده توسط سایمون اشرتل

Schreibe einen Kommentar