in ,

Buen Vivir - حق زندگی خوب

بوئن ویور - در اکوادور و بولیوی ، حق زندگی خوب به مدت ده سال در قانون اساسی قید شده است. آیا این الگویی برای اروپا نیز خواهد بود؟

Buen Vivir - حق زندگی خوب

"Buen vivir در مورد رضایت مادی ، اجتماعی و معنوی برای کلیه اعضای یک جامعه است که نمی تواند به ضرر دیگران باشد و به ضرر منابع طبیعی نباشد."


ده سال پیش ، بحران مالی جهان را لرزاند. فروپاشی بازار وام مسکن پرخطر در ایالات متحده منجر به میلیارد ها ضرر در بانکهای بزرگ شد و به دنبال آن رکود اقتصادی جهانی و منابع مالی عمومی در بسیاری از کشورها به وجود آمد. یورو و اتحادیه پولی اروپا در یک بحران عمیق اعتماد به نفس قرار گرفتند.
بسیاری از آنها در 2008 به تازگی فهمیدند که سیستم اقتصادی و اقتصادی غالب ما در مسیری کاملاً اشتباه است. کسانی که باعث رکود بزرگ شدند "نجات یافتند" ، تحت "صفحه محافظ" قرار گرفتند و پاداش هایی به آنها داده شد. كسانی كه اثرات منفی خود را احساس كردند با كاهش مزایای اجتماعی ، خسارت شغلی ، از بین رفتن مسكن و محدودیتهای بهداشتی "مجازات" شدند.

Buen Vivir - همکاری به جای رقابت

"در روابط دوستانه و روابط روزمره ما ، وقتی ارزشهای انسانی را زندگی می کنیم خوب هستیم: اعتماد به نفس ، صداقت ، گوش دادن ، همدلی ، قدردانی ، همکاری ، کمک متقابل و اشتراک گذاری. کریستین فلبر در کتاب 2010 خود با عنوان "Gemeinwohlökonomie" می نویسد ، اقتصاد بازار "آزاد" مبتنی بر ارزش های اساسی سود و رقابت است. الگوی اقتصادی آینده. "این تضاد فقط یک لکه دار کردن در جهان پیچیده یا چند جانبه نیست بلکه یک فاجعه فرهنگی است. او ما را به عنوان افراد و به عنوان یک جامعه تقسیم می کند.
اقتصاد خوب مشترک به یک سیستم اقتصادی اشاره دارد که به جای سودآوری ، رقابت ، حرص و آز و حسادت ، منافع مشترک را ارتقا می بخشد. شما همچنین می توانید بگویید که او به جای چند نفر از تجملات ، سعی در زندگی خوب برای همه دارد.
"زندگی خوب برای همه" در سالهای اخیر به اصطلاحی تبدیل شده است که از انواع مختلفی استفاده می شود. در حالی که برخی به معنای این است که شما باید زمان بیشتری را صرف کنید و از زندگی خود لذت ببرید ، شاید کمی زباله بیشتری جدا کنید و کافه Latte را برای رفتن در جام قابل استفاده مجدد ببرید ، برخی دیگر یک تغییر اساسی را درک می کنند. دومی مطمئناً داستان هیجان انگیز است ، زیرا به آمریکای بومی لاتین برمی گردد و علاوه بر اهمیت سیاسی و اقتصادی و اقتصادی آنها از پیشینه معنوی نیز برخوردار است.

"این در مورد ایجاد یک جامعه همبستگی و پایدار در یک چارچوب نهادی است که زندگی را تضمین می کند."

زندگی خوب برای همه یا Buen Vivir؟

آمریکای لاتین توسط استعمار و ستم شکل گرفته است ، "توسعه" و نئولیبرالیسم در قرنهای گذشته تحمیل شده است. 1992 ، 500 سالها پس از كریستوفر كلمبوس آمریكا را كشف كرد ، جنبش قدردانی جدیدی از مردمان بومی آغاز شد ، گفت: دانشمند سیاسی و كارشناس آمریکای لاتین ، اولریش برند. همانطور که 2005 در بولیوی با Evo Morales و 2006 در اکوادور با رافائل کوره در انتخابات ریاست جمهوری پیروز می شوند و اتحادهای مترقی جدید را تشکیل می دهند ، بومیان نیز درگیر هستند. قانون اساسی جدید باید بعد از رژیم های اقتدارگرا و استثمار اقتصادی ، وضع تازه ای را ایجاد کند. هر دو کشور در قانون اساسی خود مفهوم "زندگی خوب" را درج می کنند و در طبیعت موضوعی را می بینند که بتواند از آن حقوق برخوردار باشد.

بولیوی و اکوادور در اینجا به سنت بومی و غیر استعماری آند اشاره می کنند. به طور خاص ، آنها به کلمه کچوایی "Sumak Kawsay" (گفته شده: sumak kausai) اشاره می کنند ، که در اسپانیایی به صورت "buen vivir" یا "vivir bien" ترجمه شده است. این در مورد قناعت مادی ، اجتماعی و معنوی برای همه اعضای یک جامعه است که نمی تواند به ضرر دیگران باشد و به ضرر منابع طبیعی نباشد. مقدمه قانون اساسی اکوادور از زندگی مشترک در تنوع و هماهنگی با طبیعت سخن می گوید. در کتاب خود Buen Vivir ، آلبرتو آکوستا ، رئیس مجمع مؤسسان اکوادور ، چگونگی به وجود آمدن و معنی آن را توضیح می دهد. او روشن می کند که مفهوم "زندگی خوب" نباید با "زندگی بهتر" اشتباه گرفته شود ، زیرا دومی مبتنی بر پیشرفت نامحدود مادی است. "برعکس ، این در مورد" ساختن جامعه همبستگی و پایدار در چارچوب نهادی است. چه کسی زندگی را تأمین می کند. "

بر خلاف آلبرتو آکوستا ، رئیس جمهور رافائل کوره به خوبی از تحولات به معنای غربی ، اقتصادی-لیبرال آگاه بود ، که منجر به ایجاد اختلاف بین این دو شد ، می گوید: یوهانس والدمملر. این اتریشی ده سال در آمریکای لاتین زندگی کرده و در دانشگاه و دانشگاه Universidad de Las America در پایتخت اکوادور Quito در سیاست و روابط بین الملل تحقیق می کند. در خارج از کشور ، کوره همچنان به تحسین "buen vivir" و محافظت از محیط زیست ، در همان زمان به سرکوب علیه مردم بومی (که فقط در اکوادور فقط 20 درصد از جمعیت را تشکیل می دهند) ادامه داد ، ادامه "استخراج گرایی" ، یعنی سوء استفاده از منابع طبیعی ، از بین بردن پارک های تنوع زیستی برای پروژه های زیر کشت سویا یا پروژه های زیربنایی و از بین رفتن جنگل های حرا برای مزارع میگو.

اولریش مارک می گوید ، برای جادوگران ، نوادگان اروپایی ها و جمعیت بومی ، "بوجود آمده زنده" به معنای داشتن زندگی خوب مانند مردم در غرب ، یعنی در کشورهای صنعتی است. حتی سرخپوستان جوان نیز روزهای آخر هفته در این شهر زندگی می کردند ، کار می کردند ، شلوار جین می پوشیدند و از تلفن های همراه استفاده می کردند. آخر هفته آنها به جوامع خود برمی گردند و سنت های آنجا را حفظ می کنند.
برای اولریش برند بسیار جالب است که چگونه فردیت که مدرنیته ما را با تفکر کمونیستی مردم بومی به تنش تولیدی سوق داده است ، جایی که اغلب کلمه ای برای "من" وجود ندارد. درک خود از فرهنگگرایی ، که تجارب مختلف زندگی ، اقتصادها و سیستمهای حقوقی را به روشی غیر اقتدارگرا به رسمیت می شناسد ، امری است که ما می توانیم از آمریکای لاتین در اروپا بخصوص با توجه به مهاجرت فعلی یاد بگیریم.

Johannes Waldmüller می گوید: "ادامه تحقیق درباره" زندگی زنده "و حقوق طبیعت ، بسیار مهم خواهد بود." اگرچه "vivir buen" که توسط ایالت اکوادور توسط دولت تبلیغ شده است ، اکنون توسط بومیان به عنوان مشکوک تلقی می شود ، اما بحث های جالبی را برانگیخته و منجر به بازگشت به "سوماک کاوای" شده است. بنابراین ، آمریکای لاتین می تواند - بهمراه ایده های اقتصاد خوب مشترک ، کاهش رشد ، انتقال و اقتصاد پس از رشد - به عنوان مکانی برای امید آرمانشهر عمل کند.

Buen Vivir: Sumak Kawsay و Pachamama
"Sumak kawsay" به معنای واقعی کلمه از زبان كوچایی ترجمه شده است به معنای "زندگی زیبا" و یک اصل اساسی در محیط زندگی مردمان بومی آند است. Johannes Waldmüller ، دانشمند سیاسی ، می گوید: این اصطلاح نخستین بار در پایان نامه های دیپلم اجتماعی و انسان شناسی در سالهای 1960 / 1970 نوشته شده است. در حدود سال 2000 او به یک اصطلاح سیاسی تبدیل شد.
به طور سنتی ، "sumak kawsay" به طور جدایی ناپذیری با کشاورزی در ارتباط است. به عنوان مثال ، این بدان معناست که هر خانواده باید در کاشت ، برداشت محصول ، ساخت خانه و غیره به دیگران کمک کند ، سیستم های آبیاری را با هم اجرا کند و بعد از کار با هم غذا بخورد. "Sumak kawsay" با سایر ارزشها در جوامع بومی مانند مائوری در نیوزلند یا اوبونتو در آفریقای جنوبی شباهت هایی با ارزشها دارد. Johannes Waldmüller توضیح می دهد که اوبونتو به معنای واقعی کلمه به معنای "من چون هستم" هستیم. به عنوان مثال ، در اتریش نیز در گذشته اتباع و همسایگان برای کمک به یکدیگر و به اشتراک گذاشتن ثمره کار یا حمایت از یکدیگر در هنگام نیاز ، متداول بوده است. کمک شگفت انگیز جامعه مدنی در حین جنبش بزرگ پناهندگان 2015 / 2016 یا سیستم عامل های جدید برای کمک به همسایگی مانند "Frag next der" نشان می دهد که احساس جامعه هنوز هم امروز وجود دارد و تنها در این میان شخصی سازی شده است.
در بلاغت سیاسی بولیوی ، اصطلاح دوم جالب است: "پاچاماما". بیشتر آن را "مادر زمین" ترجمه می کنند. دولت بولیوی حتی به 22 دست یافته است. آوریل توسط سازمان ملل متحد "روز پاچاماما" اعلام شد. "پاچا" به معنای "زمین" به معنای غربی نیست ، بلکه "زمان و مکان" است. Johannes Waldmüller می افزاید: "Pa" به معنی دو انرژی "چا" است. "پاچاماما" روشن می کند که چرا "زندگی خوب" به معنای مردم بومی آند بدون مؤلفه معنوی آن نباید مورد توجه قرار گیرد. برای "پاچا" اصطلاحی مبهم است که هدف آن کلیت هستی است ، که خطی نیست بلکه چرخه ای است.

عکس / ویدئو: شاتر.

نوشته شده توسط سونجا بتل

Schreibe einen Kommentar