in ,

مدلهای اقتصادی جایگزین برای آینده

اقتصاد ما در آینده چگونه کار خواهد کرد؟ چه فناوری هایی زندگی ما را می کشند؟ "گزینه" در جستجوی مدلهای جدید.

این لایحه نتیجه نمی گیرد: چه کسی یورو دارد ، نمی تواند دو خرج کند. آنچه هر کودک از پول جیب می داند در سطح جهان کار نمی کند. آیا شما به این بستر اعتقاد دارید؟ "روز واژگون زمین"، ما حدود دو بار در سال چیزی را که سیاره ما می تواند در منابع ایجاد کند ، مصرف می کنیم. منهای چربی امسال در 2 داریم. آگوست از بار کاری سالانه ما استفاده کرد. و حالا؟

روز Overshoot فقط یکی از نشانه های بسیاری است که نشان می دهد ما انسان ها به طور بهینه سیاره زمین را مدیریت نمی کنیم. ما نه تنها از او سو explo استفاده می کنیم ، بلکه از یکدیگر نیز بهره برداری می کنیم. چه چیزی باید تغییر کند؟ نمایندگان مدلهای اقتصادی جایگزین اتفاق نظر دارند که آینده باید سبز باشد. رفاه بشری ، ارزشهای اجتماعی و کاهش نابرابری باید بر اعداد ضعیف مانند رشد تولید ناخالص داخلی اولویت داشته باشد. راه های زیادی برای رسیدن به آنجا وجود دارد: اقتصاد دایره ای ، رشد سریع ، رشد پس از رشد ، Buen Vivir - به ذکر چند مورد.

اقتصاد جایگزین آینده

"Ecommony"
فردریکه هابرمن ، اقتصاددان ، نماینده این مدل است ، یک کلمه در مورد "عوام" و "اقتصاد". اعتبار آنها: مالکیت به جای ملک ، زیرا مالکیت مبتنی بر طرد است. اگر صاحب چیزی هستید ، دیگران را از استفاده از آن محروم می کنید ، حتی اگر در حال حاضر به آن احتیاج ندارید. کلیه کالاها باید یک کالای مشترک باشند و در طول استفاده فقط توسط یک شخص در دسترس باشد. رده های کاری در Ecommony به عنوان "فعالیت بیگانه" شناخته می شود. مردم باید عمل کنند زیرا احساس می کنند به چیزی احتیاج دارند و آن را ضروری می دانند و نه به این دلیل که باید درآمد کسب کنند. پول و یک سیستم قیمت گذاری در تجارت اقتصادی حاکم است ، که خود را جایگزین سرمایه داری می داند.

اقتصاد آبی
طبق ایده کارآفرین بلژیکی ، گونتر پائولی ، شرکت ها قرار است منابع خود را تا حد زیادی از پسماند بدست آورند. یک تغییر به این اقتصاد مدور باید میلیون ها شغل 100 در سراسر جهان ایجاد کند ، که می تواند کل سیستم اقتصادی را تغییر دهد.

اقتصاد حالت پایدار
اقتصاد دیگر از نظر جسمی رشد نمی کند ، اما همچنان در یک سطح بهینه از مصرف ، پایدار است. در این مدل ، اقتصاد در سیستم های اکولوژیکی تعبیه شده است که محدودیت های آن رسیده است. رشد بیشتر منجر به بهره برداری بیشتر می شود. پیش نیاز یک جمعیت ثابت است ، زیرا تاکنون ، رشد اقتصادی به شدت با رشد جمعیت همراه بوده است.

Buen Vivir ، Degrowth & Co همه رویکردهای مشابهی را دنبال می کنند ، یعنی گسترش سرمایه داری کلاسیک به مؤلفه انسانی و کار سرسختانه در جهت رشد تولید ناخالص داخلی.

به جای تولید ناخالص داخلی ، کالای مشترک است

گذشته آینده اکنون است. اگرچه ما نمی توانیم آنچه که تاکنون اتفاق افتاده است را تغییر دهیم. اما برای یادگیری بیشتر از اشتباهات کریستین فلبر می گوید: "موفقیت اقتصادی در حال حاضر نه با اهداف بلکه با استفاده از ابزارها ، به ویژه در پول سنجیده می شود." وی یکی از نمایندگان برجسته اقتصاد خوب (GWÖ) در اتریش است. هدف نهایی سعادت ، در نظریه فلبر به معنای "خیر مشترک" است. این شامل عوامل کرامت انسانی ، پایداری زیست محیطی ، عدالت اجتماعی و مشارکت است. پول و سرمایه فقط ابزاری مشروع برای رسیدن به هدف هستند و نه ثروت.
اما صبر کنید ، آیا تولید ناخالص داخلی (شاخص تولید ناخالص داخلی) شاخص معتبر سنجش ثروت نیست؟ فلبر می گوید: "نه ، زیرا مالی اجازه نمی دهد نتیجه گیری موثقی در مورد عوامل اجتماعی و محیطی داشته باشد." اگر صورت های مالی یک شرکت را بگیرید که به ترازنامه نزدیک شده باشد ، نشان نمی دهد که آیا این شرکت با ارزش های GWÖ ثروتمندتر می شود یا خیر. ، GWÖ خود را نه به عنوان یک مدل جایگزین بلکه به عنوان یک پسوند موجود می داند. ناگفته نماند که ترازنامه متعارف باید در جای خود باقی بماند ، اما - بنا به گفته نمایندگان این نظریه - آنها باید گسترش پیدا کنند تا کالای مشترک را شامل شوند.

یک روش گزارش های پایداری است. این موارد در حال حاضر موجود است ، اما برخی از آنها در رده "شستشوی سبز" قرار دارند. برای معرفی استاندارد یکنواخت ، فعالان محلی GWÖ ماتریسی از مباحث 20 را آورده اند که از جمله موارد دیگر ، تأثیر شرکت بر تأمین کنندگان ، مشتریان و کارمندان را بررسی می کند.
و این چه کاری را برای شرکت انجام می دهد؟ فلبر می گوید: "هرکسی که محصولات اخلاقی بهتری را ارتقا می بخشد ، باید با پرداخت مالیات کمتر ، اعتبار ارزان تر و اولویت در تهیه خدمات عمومی پاداش یابد." این به نوبه خود منجر به شرایط تولید ارزانتر و حاشیه سود بالاتر می شود.

مفهوم خوب مشترک

شرکت های صنعت "کثیف" چه می گویند؟ به عنوان مثال شرکت فولاد Voest مسئولیت نیمی از مصرف برق اتریش را بر عهده دارد و همچنین بزرگترین صادر کننده CO2 در این کشور است. چگونه ممکن است این شرکت تحت شرایط GWÖ ارزیابی مثبتی انجام دهد؟ این فقط در سطح جهانی کار می کند. GWÖ چهار نکته را ارائه می دهد:

1. مدیریت منابع جهانی: کلید توزیع برای کلیه منابع در سراسر جهان ، از جمله در سطح سازمان ملل مورد نیاز است. با استفاده از مثال تولید فولاد ، این می تواند یک برنامه دقیق از میزان مجاز تولید فولاد به هیچ وجه در سراسر جهان باشد. تولید مازاد - همانند چین در حال حاضر - که منجر به دامپینگ و بهره برداری می شود ، خنثی می شود.

2. اصلاح مالیات زیست محیطی: فولاد یا تولید گازهای گلخانه ای تولید شده در طول تولید ، مانند کربن ، در همان سطح جهانی مالیات می شود. این قیمت را تنظیم می کند.

3. ترازنامه مشترک المنافع: شرکت ها باید از طریق نوآوری دوباره به فکر و تولید اکولوژیکی بپردازند. این امر به دلیل پایین تر بودن مالیات منجر به سود بیشتر می شود.

4. قدرت خرید اکولوژیک: منابع کره زمین به صورت یک حساب کاربری در هر سال به همه مردم توزیع می شود. هر شهروند علاوه بر پول سیستم ، دارای قدرت خرید سالانه اکولوژیک است. قیمت محصولات و خدمات در هر دو "ارز" عالی است. هر یک از محصولات ، خصوصاً محصولات آلاینده ، نقاط اکسیپون از حساب را می خورد. اگر حساب تمام شده باشد ، می توانید از لحاظ زیست محیطی ایمن تر خریداری کنید.

همکاری به جای رقابت

الگوی اقتصاد خوب مشترک خود را نه به عنوان جایگزینی برای سرمایه داری ، بلکه به عنوان یک نوع جدید بازی می داند. به جای تفکر رقابتی و رقابتی ، اقتصاد باید بر همکاری متمرکز شود.
آیا ایده جامعه پس از رشد یک آرمانشهر است؟ نه در همه. Tristan Horx ، محقق روند در دانشگاه می گوید: "بسیاری از شرکت های پایدار در حال حاضر به آرامی در این جهت حرکت می کنند." Zukunftsinstitut، برخورداری از مسئولیت پذیری با محیط و تعهدات اجتماعی بیشتر نشانگر این امر است. علاوه بر این ، اقتصاد اشتراکی گامی به سوی ضد رشد است.

شهردار جهان

اقتصاد در سطح جهان کار می کند ، اما ما در کشورهای ملت زندگی می کنیم. هوركس می گوید: "به همین دلیل است كه سیاستمداران اغلب علیه شركت های بین المللی و ترفندهای دوری مالیاتی از آنها بی قدرت هستند." ایده او ، که او همچنین در گزارش اخیراً "نسل جهانی" منتشر کرده است ، خواستار آن است که اقتصاد محلی و سیاسی باید از سطح جهانی عبور کند. هر دو سیستم باید در تمام سطوح لنگر گیر شوند.
چگونه باید این کار کرد؟ نمونه آن "پارلمان جهانی شهرداران" است. از سال گذشته ، شهرداران 61 کلانشهرها را سالانه یک بار به مدت دو روز در جهان به بحث می گذارند ، از جمله ، در مورد اقتصاد ، تغییرات آب و هوا و مهاجرت. این تعبیر جدید از اصطلاح "glocal" است زیرا شهرداران دارای نفوذ محلی قدرتمند و در عین حال شبکه در سطح جهان هستند.

نوآوری اولویت اصلی است

آنچه کشاورز نمی داند ، نمی خورد. این عواقب مهلک دارد در شرایطی که شرایط سریعتر و سریعتر تغییر می کنند. نوآوری های فنی فراتر از تصور نسل قدیمی است. آینده شناس ، رنه ماساتی ، گفت: "از چیز جدیدی نترس" و اساس اجتماعی یک الگوی اقتصادی با کارکرد بهتر است. "تغییر مداوم را باید در ذهن مردم لنگر انداخت". فقط در این روش نوآوری ها پذیرفته می شوند و به طور معناداری به کار می روند. نابرابری اجتماعی و دیجیتال کاهش می یابد. به همین ترتیب ، ماساتی خطاب به دولتها می گوید: "نوآوری ها باید برای کارفرمایان موضوع باشد و نه در دست شرکت های بزرگ فردی."

فن آوری های کلیدی فاکتور نفوذ

فن آوری های جدید اقتصاد و زندگی را تغییر می دهد. در اینجا سه ​​مورد از فن آوری های مهم آینده آورده شده است.

هوش مصنوعی
اگرچه تاریخ بارها و به تعویق افتاده است ، اما نظریه تکینگی می گوید تا زمانی که انسان 2045 نتواند خود را مصنوعی بسازد. بگویید: هوش مصنوعی (AI) به نوبه خود می تواند هوش مصنوعی (AI) ایجاد کند ، انسان "اضافی" می شود. از آن پس به بعد ، عملکرد هوش مصنوعی بر انسان پیشی خواهد گرفت ، بنابراین حداقل ایده ری کورزویل بینش آمریکایی است.
چنین پیش بینی هایی باید با احتیاط انجام شود. با این حال ، آنچه مسلم است این است که هوش مصنوعی بیشترین تأثیر را در آینده ما خواهد داشت. سیستم ها عملکرد شناختی را به همراه خواهند آورد ، بنابراین برای خود فکر کنید و به طور مستقل عمل کنید. و ما انسان ها پس از آن چه می کنیم؟ محقق روند ، هورکس معنای پیشرفت تکنولوژی را در جایگزینی مشاغل خسته کننده می داند. "این اشتباه است که فکر کنیم باید بخاطر این کار از بیکار شدن بترسیم". یک چیز مسلم است ، هوش مصنوعی و روباتیک شغل ها را از بین می برند. آینده شناس پیشگویی رنه ماساتی گفت: "آموزش باید تغییر کند تا مردم وظایفی را انجام دهند که دستگاه ها قادر به انجام آن نیستند." قوت انسان غیرقابل پیش بینی بودن فعالیت های او یعنی خلاقیت است. مردم همیشه به راه حلهای خلاقانه نیاز دارند و جای سوال دارد که آیا واقعاً توسط KI می توان آنها را به دست گرفت.

بلاکچین
در حالی که دیجیتالیزاسیون در حال حاضر شرکتهایی مانند Airbnb و Uber را گسترش داده و در طی چند سال میلیارد ها دلار برای آنها ایجاد می کند ، بلاکچین به زودی می تواند تمیز کند. از لحاظ تئوریکی ، این فناوری به زودی به بستری مانند Airbnb نیاز نخواهد داشت تا بتواند تخت های رایگان را با گردشگران به همراه داشته باشد. ماساتی می گوید: "Blockchain یک عامل احتمالی این اخلالگر محسوب می شود." نتیجه گیری وی: "این توسعه بیشتر سرمایه داری پلتفرم خواهد بود."

مهندسی زیستی
به عنوان مثال ، انسان قادر خواهد بود تا خود را از طریق مهندسی زراعت بهینه کند ، تا بتواند قدرتهای فوق طبیعی یا زندگی ابدی را وام دهد. نوع مثبت بهبودی فلج مانند اسکلتهای خارجی است. تأثیر منفی یک جامعه دو طبقه است ، زیرا فقط افراد ثروتمند می توانند اصلاحاتی را در بدن داشته باشند. سپس این سؤال بزرگ اخلاقی وجود دارد که چقدر می توان افراد را به طور مصنوعی تغییر داد.

عکس / ویدئو: شاتر.

نوشته شده توسط استفان تس

Schreibe einen Kommentar