in , ,

Fairtrade: زمان اتوپیا

در گفتگو با کارگردان Kurt Langbein و مدیر عامل شرکت Fairtrade ، هارتویگ Kirner در مورد فیرتراد ، جامعه پس از رشد ، سیاست فعلی و سایر چالش های زمانه ما.

زمان معاشرت برای اتوپیا

کارگردان Kurt Langbein (تصویر سمت چپ) اخیراً قابل تحسین و بسیار مثبت است مستندات "زمان اتوپیا" به سینما آورد. ویرایشگر گزینه Helmut Melzer از این فرصت استفاده می کند و تجارت مشروعمدیر عامل هارتویگ کیرنر (ره) برای انجام یک گفتگوی بسیار مفصل ، که ما در اینجا به صورت اصلی ارائه می دهیم.

گزینه: دیروز فیلم را تماشا کردم و خیلی دوست داشتم. به خصوص به این دلیل که از یک جهت پیش می رود و گزینه ای را نیز نشان می دهد.

KURT LANGBEIN: سپس ما تقریباً برادر با روح هستیم.

گزینه: فکر می کنم همه ما در اینجا برادر هستیم. البته در گفتگوی خود درباره فیلم صحبت خواهیم کرد ، اما دوست دارم کمی بیشتر بحث کنم. بحث در مورد سوالی که چندین بار در فیلم رخ می دهد ، که به طور کلی موضوع ماست ، یعنی اینکه در واقع بزرگترین اهرم چیست. بهترین راه برای رسیدن به تحول بسیار استناد شده به جامعه ای که متفاوت فکر می کند چیست؟ اینها البته بسیاری از پروژه های کوچک متفاوت است که با هم جمع شده اند ، Fairtrade یک حرکت بزرگ است. و فیلمی درباره Fairtrade البته یک اهرم عالی نیز هست. اما: آیا سیستم موجود از طریق مصرف قابل تغییر است؟ بسیاری از مردم هنوز هم صرفاً به هزینه یک محصول توجه می کنند.

LANGBEIN: پاسخ من بله واضح است. من معتقدم که حرکات مصرف کننده ، حتی برچسب های واقعاً مستقل و خوب مانند Fairtrade ، بر خلاف Schmählabels به کارگردانی صنعت ، که واقعاً فقط بهینه سازی بازاریابی هستند ، سهم بسیار مهمی در کار آگاهی و تحریک و تحریک و همچنین قابل تشخیص دارند که نیاز شدید وجود دارد. Fairphone به روشی مشابه می رود ، در منطق بازار سعی در تولید محصولات منصفانه دارد ، اما آنها همچنین می دانند که این تنها بخشی است. شما می توانید آن را ببینید ، و آنها این موضوع را پنهان نمی کنند. اما من معتقدم که هدف کمی فراتر می رود و از نظر منطقی کمی دورتر است و به اصطلاح شکستن پرده آهنی که ما آن را اقتصاد بازار می نامیم ، پرده آهنی بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان است. و من امیدوارم و انتظار دارم که حرکاتی مانند Fairphone نیز به سازمانهای مصرف کننده دامن بزند که علاقه بیشتری به مبادله مستقیم و اطلاع رسانی مستقیم به مصرف کنندگان دارند. و منظور من این است که در اصل ممکن است ، نمونه هانسالیم را در فیلم نشان دهد. همانطور که در یک تجارت کوچک همبستگی انجام می دهیم ، مبادله صورت می گیرد. و با خودم فکر کردم: "عالی است ، خوب است ، اما این هرگز بزرگ نیست" و می بینید که این کار می کند.

1,5 می تواند میلیون ها نفر را به طور مستقیم از کشاورزان غذای ارگانیک تازه و منطقهای در اختیار شما قرار دهد. این مبادله مستقیماً صورت می گیرد و بازار خاموش است ، در نتیجه ، دلایل دلپذیری باعث می شود کشاورزان حتی بیشتر از آنچه در یک محصول Feirtrade دریافت می کنند ، یعنی 70 درصد از آنچه مصرف کنندگان می پردازند ، بدست آورند. ، این مرحله بعدی خواهد بود.

برای من این دو شکل از تعامل فعال با قدرت مخرب این سیستم اقتصادی به معنای مثبت بر خلاف یکدیگر نیستند بلکه در واقع با یکدیگر هستند. اما دو مرحله در تحول وجود دارد که من معتقدم باید انجام شود ، به طوری که فرزندان و نوه های ما برای ماندن در این وسعت ، هیچ و فرصتی برای زندگی عقلانی در این زمین ندارند.

HARTWIG KIRNER: برای من قطعاً راهی برای تغییر جهان از طریق مصرف آگاهانه است. مصرف بیشتر باعث بهبود جهان نمی شود. البته اگر کفش بیشتری بخرم ، ماشین بیشتری داشته باشم ، تلفن همراه بیشتری داشته باشم ، دنیا بهتر نخواهد شد. با خرید آگاهانه بهتر خواهد شد. من شخصاً مثالی برای خودم گذاشتم. من همیشه کفش های نسبتاً ارزان خریداری کرده ام ، و اکنون که سه جفت بعد از پوشیدن ده بار شکسته شده اند ، زیرا آنها بسیار ارزان بودند ، فکر کردم: "چیکار میکنی؟ شما سه جفت کفش را در اینجا در سال رها می کنید ، اگرچه در واقع می توانید ، اگر یک جفت معقول بخرید ، که می تواند هفت ، هشت سال لباس بپوشد. "این ممکن است در ابتدا هزینه های بیشتری را بپردازد ، اما در پایان روز یک محصول دارم. که با آنها لذت بیشتری دارم

به عبارت دیگر ، مشکلی که اغلب ما داریم این است که به اشتباه فکر می کنیم پایداری انصراف است ، یعنی خودداری از بهزیستی شخص.

همین مشکل در همان ابتدا جنبش ارگانیک داشت ، که فکر می کردیم اینها فقط محصولات چسبناک هستند. اما مدت زیادی است که ، محصولات ارگانیک یکی از محصولات خوب هستند. و این احساس که هنوز مجبور هستم محصولی را مصرف کرده و بخورم که به گونه ای به محیط زیست آسیب نرساند ، مرا شخصاً بسیار خوشحال تر می کند ، گویی هر محصولی را می خورم. و همین امر در مورد هر جنبه پایدار صدق می کند. ما باید از ارائه این مضمون پایداری با انگشت بلند شده دست برداریم و آن را با این هاله تسلیم و هاله زهد وصل کنیم.

LANGBEIN: و این چیزی است که همه ما در مورد آن هستیم ، اما من معتقدم که همه ما موافق هستیم که به کاهش قابل توجهی در کالاهای مصرفی نیاز داریم. اما این یک انکار نیست ، اما این می تواند یک افزایش کیفیت زندگی باشد. در تعاونی Kalkbreite که در فیلم نیز دیده می شود ، مردم حدود یک چهارم انرژی خود را صرف زندگی مانند سایرین می کنند ، آنها بدون اتومبیل انجام می دهند و در هر متر مربع فضا مصرف کمتری دارند. اینها همه مواردی هستند که شما فکر می کنید بسیار محدود کننده هستند. اما آنها با شگفتی زندگی می کنند ، این یک زندگی شاد و لذت بخش ، یک زندگی خودمختار است ، زیرا همه تصمیمات را به صورت جمعی می گیرند ، زیرا این تعاونی است که شایسته نام خود است ، و نه فقط یک برچسب.

این مثالها نشان می دهد که کاهش مصرف گرایی به هیچ وجه کیفیت زندگی را محدود نمی کند. در عوض ، همانطور که آقای فروم پیر ، خردمند گفته است: جهت گیری به هستی در واقع نه تنها بهتر بلکه زیبا تر از جهت گیری برای داشتن است.

KIRNER: این جمله خیلی خوبی است من کاملا می توانم آن را امضا کنم.

گزینه: اما آیا این تصور را دارید که اکثریت جامعه ما این موضوع را درک و درک می کنند؟ ما در جامعه ای زندگی می کنیم که چند درصد از محصولات Fairtrade را خریداری می کند؟

KIRNER: اکنون این درصد نسبتاً خوب است ، بیش از نیمی.

LANGBEIN: اما کل مصرف نیست.

KIRNER: شماره

گزینه: دقیقاً همین موضوع است.

LANGBEIN: بیش از نیمی از مردم گهگاه محصولات ارگانیک را انتخاب می کنند.

گزینه: تعداد باورنکردنی از مردم محصولات ارگانیک می خرند ، اما نه به طور انحصاری بلکه در هر زمان دیگری. و این نکته است. من این مسئله را با این مشارکت امروز نیز مقایسه می کنم ، که در حقیقت فقط در مورد Likes و به اصطلاح Clicktivism منقضی می شود. این بدان معناست که هنگام امضای طومار آنلاین ، که در عرض 15 ثانیه انجام می شود ، احساس فعال و متعهد می شوید. این خوب و مهم است ، اما فعالیت واقعی نیست. بنابراین سؤال من این است: بقیه مواردی که همراه نیستند ، واقعاً حدوداً 70 درصد جامعه ما را تشکیل می دهد؟

LANGBEIN: این یک طرف است ، بدون شک و من هنوز تعجب می کنم وقتی ستونی از دانش آموزان در منطقه نهم را می بینم که همه آنها حتی عصرها مقداری محصول غذایی راحت می خرند. با خودم فکر می کنم: من واقعاً در یک جزیره هستم. این البته یک روند مشکل ساز است.

و اگر مثلاً به طور کلی مصرف مواد غذایی را مورد توجه قرار دهید ، ما هنوز از رشد منطقی فاصله داریم ، زیرا یک توسعه معقول فقط منطقه ای ، تازه و سپس ارگانیک نامیده می شود.

یک بازاندیشی اساسی ضروری است ، به گونه ای که کشاورزی دهقانی هنوز بتواند وجود داشته باشد ، و به این ترتیب ما همچنان به خوردن غذای سالم و به ضرر جهان سوم ادامه ندهیم ، اکنون بیش از نیمی از کشورهایی را وارد می کنیم که در هر صورت مردم بسیار کم هستند. غذا بخور اما معتقدم طرف دیگر باید از قبل دیده شود. واقعاً هیچ مدرک جدی در آنجا وجود ندارد ، اما تعداد بیشتری از افراد می گویند: "نه ، من ترجیح می دهم با خودم بروم. من در حال راه اندازی یا کار با یک کارگاه غذا ، کار در یک حلقه تجارت ، پیوستن به جنبش عوام یا اقتصاد خوب مشترک هستم. "بسیاری از افراد نیز در حال انجام اقدامات فعال هستند ، اما در کل این امر به اندازه کافی قابل مشاهده نیست. منظور من این است که یک دادخواست یک سیگنال خوب است ، اما آن را ذوب می کند و در واقع فاقد ماده است. اما آنچه این افراد فاقد آن هستند روایت و تصاویر مشترکی از آینده است ، جایی که ما در واقع می خواهیم با هم برویم. و من اکنون ، برای مثال ، فیلم را به عنوان كمك كمى در چنین روایت معمولى می فهمم و حرکات مانند فیرتراد را نیز به عنوان سهمى در این روایت می فهمم. فقط ما به روایت به عنوان یک کل نیاز داریم ، به دیدگاههایی از آینده نیاز داریم که ما را به یکدیگر منتقل می کند: ما می توانستیم به آنجا برویم. این جامعه پس از رشد است و در ترسو و خاکستر نیست ، اما این یک زندگی زیبا است که در مورد آن ، زندگی بهتر و یک منبع صرفه جویی در منابع است. و آنجا همه ما می خواهیم برویم. و این روایت مشترک چیزی است که هنوز از دست رفته است. و من فکر می کنم آنها باید آنرا بسازند و آنرا بگویند.

KIRNER: این خطر گفتن است که "دیگران درک نمی کنند." این درست نیست. به عنوان مثال اگر به محصولات منطقه ای نگاه کنیم ، نگرانی عمده اتریشی ها این است که ما از محصولات منطقه ای استفاده می کنیم. کسی از کلاس های کمتر تحصیلکرده در روستای اتریش وجود نخواهد داشت که نگوید: "فکر می کنم عالی است که ما محصولاتی می خوریم که در منطقه من رشد می کنند."

گزینه: اما نکته اینجاست که وقتی آنها به سوپر مارکت می روند ، میوه هایی را از کشورهای دور می خرند ، حتی اگر محصولات منطقه ای نیز در منطقه وجود داشته باشد.

KIRNER: همین یک طرف است از طرف دیگر ، سوپر مارکت ها به طور فزاینده ای به سمت داشتن گوشه های غذایی محلی خود ، حتی در مناطق روستایی روی می آورند.

و این یک اتفاق نیست ، بلکه نتیجه فشار مصرف کنندگان است که می خواهند و به آن احتیاج دارند. و فقط باید قدرت بیشتری بدست آورد و باید سریعتر نیرومند شود.

خوب ، بی حوصلگی که از سؤالات شما می شنوم ، من کاملاً با هم سهیم هستم زیرا وقت زیادی نداریم. ما هر سال دو بار از منابع جهان استفاده می کنیم ، اما ما فقط یک دنیا داریم. بنابراین واقعاً زمان آن رسیده است که یک تغییر اساسی ایجاد کنیم.

گزینه: به موجب آن ، همانطور که خودتان گفتید ، این تغییر به طرز چشمگیری انجام می شود. من فکر می کنم همه ما این را احساس می کنیم. اینکه آیا این کافی است و آیا ما واقعاً سال 25 داریم یا اینکه هنوز هم می خواهیم به آرامی به آن نگاه کنیم ، این سؤال است. برای من مهم این است که آیا این بزرگترین اهرم است یا خیر. به عنوان مثال ، اگر من به استراتژی اقلیمی خود نگاهی بیندازم ، که از نظر پایداری ، از نظر بسیاری از سازمان های مردم نهاد دو قدم عقب می رود ...

KIRNER: اما من نمی توانم مردم را از مسئولیت خلاص کنم و آن را به هر تصمیم گیرنده سیاسی در وین یا بروکسل واگذار کنم. من خودم مسئول آن هستم. همین امروز که سوار شدم ، مقاله جالبی درباره پلاستیک موجود در زباله های آلی خواندم. این تقصیر سیاستمدار نیست بلکه افرادی که خیلی تنبل هستند برای حذف پلاستیک از سطل. کیف پلاستیکی که من در آنجا پرتاب می کنم ، البته در مزارع توزیع می شود. ما مسئول آن هستیم

در حال حاضر شیک است که از جنبش پایداری انتقاد کنیم و بگوییم مصرف کنندگان مسئولیت همه چیز نیستند. درست است ، اما آنها مسئول خیلی ها هستند.

LANGBEIN: اما من همچنین مایل هستم كه این سیاست را از مسئولیت خودداری كنم و قبلاً نیز خاطرنشان كنم كه بسیاری از بزرگترین گناهان زیست محیطی سالهای اخیر از عدم تنظیم مقررات ناشی شده اند. و اگر اکنون دولتهایی داریم که در این آیین نامه ها تقریباً دشمن را می بینند و می گویند ضروری نیست ، پس مراقبت مناسب است. من معتقدم که ما باید خواستار این باشیم که سیاست در واقع یافته های علوم زیست محیطی را به قوانین تبدیل کند و البته کل اتحادیه اروپا خواستار است ، نه فقط اتریش. چه عواملی مانع محدودیت شدید این پلاستیک مزخرف جنایی با مقررات می شود؟ برعکس درست است ، روز به روز بیشتر می شود ، ظروف پلاستیکی به ویژه با محصولات راحتی بیشتر و بیشتر می شوند. همه چیز در پلاستیک بسته بندی شده است. البته قوانین می توانند یا باید دخالت کنند ، زیرا مصرف کننده به تنهایی بسیار ضعیف است. و ما باید سیاست را به آنجا منتقل کنیم.

و این می تواند یک لابی باشد. در حال حاضر ، سیاست كشاورزی نشان می دهد كه چگونه می توان این كار را انجام داد ، جایی كه مشاغل بزرگ و پول های بزرگ موسیقی می سازند ، به اصطلاح ، و كل سیاست به این موسیقی می رقصند.

گزینه: بهترین نمونه گلیفوزات وجود دارد. این پیشرفت کاملاً از لحاظ سیاسی اشتباه بوده است.

LANGBEIN: بله ، و مشکل واقعی گلیفوزات ، به نظر من ، به عنوان یک روزنامه نگار بهداشت ، این نیست که سرطان زا باشد ، بلکه مشکل واقعی این است که این یک موسیقی همراه است و اهرمی از یک توسعه کاملاً مجنون در کشاورزی ، یعنی بذر هیبرید مهندسی ژنتیک است. صنعت اکنون در تلاش است خود را با فشارهای وحشتناک در سرتاسر جهان و با کمک سیاست های اروپا ادعا کند. همانطور که مشاهده می کنید ، سیاست می تواند کارهای زیادی انجام دهد. در این صورت ، باعث می شود تنوع بذر در همه جا محدود شود و مالکان خرد حتی فرصت های کمتری نسبت به گذشته داشته باشند.

گزینه: آیا موضوع خود تحقق ، که در فیلم نیز رخ می دهد ، عامل بزرگی در ایجاد انگیزه در این حوزه است؟

KIRNER: من می گویم خود تحقق ، خودمختاری ، از آنجا که من عروسک مصرف نیستم ، بلکه زندگی خودم را ایجاد می کنم و این فرصت را دارم که روی آن تأثیر بگذارم. این چیزی است که به نظر من ، باید کمی بیشتر به آن توجه کنیم. آمریکایی ها این امر بسیار قوی تر از ما در اروپا از نظر ژن های خود است ، از نظر ذهنی که مسئول زندگی خودشان هستند. اروپایی ها گاهی اوقات این کار را کمی دور می کنند.

و من موافقم که ترتیبات سیاسی کاملاً ضروری است ، اما فکر می کنم ما آن را در دست خودمان داریم. و زیباست اگر بتوانم خودم تصمیم بگیرم.

من زندگی خود را همانطور که می خواهم می سازم ، و نه به این دلیل که شخص دیگری می خواهد من یک مارک خاص بپوشم یا شاید مجبور باشم که دو اتومبیل جلوی درب داشته باشم ، من این کار را انجام می دهم .این انتخاب من است.

LANGBEIN: اما برای همین نیز به شرایط چارچوبی احتیاج دارم. و این شکل از خود تعیین کننده ، که من آن را نیز بسیار مهم می دانم ، زیرا ما به عنوان انسان به طنین انداز نیاز داریم و از بیگانگی رنج می بریم ، شرط چارچوب فعالیت اقتصادی است ، یعنی در کار ، خواه محصول کشاورزی با دهقانان باشد یا تجارت و صنعت. اینکه انگیزه ها در مسیری نادرست پیش می روند ، محصول سیاست است. و این محصول برگشت ناپذیر نیست و باید معکوس شود.

ترویج اشکال اقتصادی تعاونی کار سیاسی خواهد بود و ما باید آن را مطالبه کنیم. زیرا یکی رفتار فردی است و دیگری کار. و اشکال کار در حال حاضر بسیار دور از اشکال خود تعیین شده است. و اگر دوباره تولید صنایع دستی را ارتقا می دهید و اگر به جای صنعت بزرگ کشاورزی و صنعت در مقیاس بزرگ مجدداً از اشکال تولید کشاورزی روستایی حمایت می کنید ، شرایط متفاوت است.

گزینه: از آنجا که شما به این موضوع پرداخته اید ، البته از نظر سیاسی قابل درک است که از صنعت و شرکتهای بزرگ حمایت ویژه ای صورت می گیرد ، زیرا مطمئناً آنها سطح کاملاً متفاوتی از اشتغال ایجاد می کنند.

KIRNER: از آنجا که من اکنون باید متناقض باشم. به خصوص در اتریش ، شرکت های متوسط ​​کسانی هستند که شغل ایجاد می کنند.

گزینه: از نظر من ، مطمئناً شما با پشتیبانی ساده از شرکت های بزرگ به روش های مختلف برای اینکه بتوانید شغل ها را حفظ یا گسترش دهید ، این کار را برای خود آسان تر می کنید. چگونه می توانستید آنرا برگردانید؟ با تبلیغ بیشتر SME یا صنایع دستی بیشتر؟

KIRNER: به عنوان مثال ، در زمینه انرژی نیز این یک اشتباه واقعی است که فکر کنیم مثلاً منبع متمرکز انرژی که در حال حاضر در اختیار داریم ، شغل بیشتری نسبت به تولید غیرمتمرکز ایجاد می کند.

این یک فرصت بزرگ برای مشاغل جدید برای ترویج انرژی جایگزین خواهد بود. و من معتقدم که ما تا حدودی و همچنین تصمیم گیرندگان سیاسی هستیم با یک تفکر دستگیر شده ، که هنوز به روز نیست.

زیرا انرژی جایگزین پتانسیل زیادی خواهد داشت و اگر شما سعی کنید سیستم انرژی ما را در جهت سبز شدن ، همچنین از نظر مالیات هدایت کنید ، آنگاه مشاغل ایجاد می شود ، نابود نمی شود.

LANGBEIN: من همچنین معتقدم که به ما توصیه می شود یک قدم جلوتر برویم. زیرا فشار برای رشد ذاتی در سیستم اقتصادی ما است و سیاست عقب مانده است و تنها چیزی که مهم است رشد است. این واقعاً تعداد بسیار زیادی را شامل می شود ، نه تنها مثبت بلکه همچنین مصرف منابع ، که به سادگی دیگر پایدار نیست.

و فکر می کنم ما نیز باید قدم به قدم و عاقلانه قدم برداریم ، اما خارج از این منطق رشد است. اما سرمایه داری بدون رشد نمی تواند زنده بماند ، به آن احتیاج دارد ، بنابراین ما به شکل های دیگری از اقتصاد نیاز داریم.

و اشکال تعاونی تولید به تعریفی فراتر از این منطق است. البته وقتی آنها با سیستم اقتصادی در حال رقابت هستند ، همیشه مجبور به سازش می شوند ، اما تصمیمات و معیارهای تصمیم گیری در آنجا اساساً متفاوت است. این همچنین در تعاونی های بزرگ یا انجمن های تعاونی دیده می شود که هنوز کار می کنند و فقط یک برچسب نیستند.

رائفیزن دویست سال پیش تعاونی بود و اکنون این شرکت جهانی است که فقط از این برچسب استفاده می کند. بنابراین ، هر آنچه که تعاونی خوانده می شود ، تعاونی نیست.

اما من معتقدم که به ما توصیه می شود كه از سیاستمداران نیز مطالبه كنیم كه چنین آغازگرها و ابتکارهایی ارتقاء می یابند زیرا آنها اقتصاد دیگری را به وضوح نشان می دهند.

گزینه: کلمات کلیدی Raiffeisen. چطور ممکن است این اتفاق بیفتد؟ البته ما در مورد زمان دیگری صحبت می کنیم ، بدون شک.

LANGBEIN: اگر کمی به عقب نگاه کنید ، می بینید که حتی جنبش اصلی تعاونی رائفیزن عمداً نمی خواست سیستم اقتصادی را زیر سؤال ببرد ، بلکه فقط در کنار آن از برخی اشکال مبادله و اشکال همکاری استفاده می کرد. او آگاهانه حرکتی فراتر از سیستم نبود. و چنین حرکاتی اگر محتاط نباشند ، به محض رسیدن به اندازه مشخص ، تقریباً ناگزیر محکوم به ازدواج با سیستم می شوند زیرا در غیر این صورت نمی توانند تحول پیدا کنند. و این دقیقاً همان اتفاقی است که افتاده است. حتی تعاونی های بزرگ مسکن ، که ناشی از یک نظر مشابه است ، کاملاً در سیستم ادغام شده اند. به اعتقاد من ، امروز دو یا سه تعاونی مسکن شایسته به نام خود هستند که واقعاً در تلاشند خانه های ارزان قیمت و با انرژی کار کنند و سود را به حداکثر نرسانند. و تعاونی های مصرف کننده در غم و اندوه سوسیال دموکراسی منحرف شده اند. در بیشتر موارد آنها شکسته شدند زیرا آنها دیگر زنده نبودند و به طور دموکراتیک سازمان یافته بودند.

اما عدم موفقیت این جنبش تعاونی از قبل از 150 ، 200 سال نباید ما را وسوسه کند تا بگوییم این کار نمی کند. نمونه های بین المللی وجود دارد که نشان می دهد قبلاً کار می کند.

به عنوان مثال Mondragón در کشور باسک یک انجمن تعاونی است. ما هم آنجا بودیم که جایی در فیلم پیدا نکردیم. آنها ایده همکاری در شرکتها ، بین شرکتها و منطقه را تأمین می کنند و مؤسسات آموزشی و مؤسسات تحقیقاتی را از خود تعاونی های موجود در آنجا تأمین می کنند. این نشان می دهد که این مسئله می تواند خیلی فراتر رود و جنبش هایی وجود دارد که از قبل قادر به تثبیت یک طرفه در رشد و ضرب پول هستند.

اقتصاددانان نیز باید از صندلی راحت بازار-اقتصادی-ایدئولوژیکی خود خارج شوند که در بسیاری از موارد از نظر تجربی ثابت شده است که اشتباه است و واقعاً بحث تئوریکی جدی را در مورد جامعه پس از رشد آغاز می کنند.

و در آنجا شما به مدل و انتقال نیاز دارید ، جنبه هایی مانند آن وجود دارد درآمد اولیه تضمین شده مطمئناً نقش. چقدر بزرگ خواهد بود که موضوع بحث باشد. اما ما همچنین باید به نوعی وجود اشتغال سودمند را آنگونه که اکنون درک می شود حل کنیم ، زیرا در غیر این صورت همه چیز خراب می شود و پس از آن در واقع یک تجزیه غیرمترقبه ما را تهدید می کند. و ما باید فراتر از کار به دست آوردن نظر متفاوت ، که صرفاً عادلانه و معقول است ، کار معنادار و ضروری اجتماعی را نیز ارزیابی کنیم ، و از این رو درک دیگری از انسجام اجتماعی خود ایجاد کنیم.

KIRNER: موضوع این است: ما نمی توانیم پیشرفت تکنولوژی را متوقف کنیم ، که کاملاً غیرممکن است. لازم نیست که آخرالزمان باشید تا بگویید اگر ما این کار را نکنیم ، شخص دیگری این کار را انجام می دهد.

به عبارت دیگر ، اگر در اروپا نوآوری نکنیم ، دیگران خواهند توانست و آنها می توانند در این اقتصاد بازار چنان ارزان تولید کنند که مجبور به خارج از بازار شویم.

به عبارت دیگر ، ما باید راهی برای مقابله با آن پیدا کنیم و تاکنون ، به نظر من ، ما به سادگی شکست خورده ایم. این گیاه کوچک ترسناک مانند آن وجود دارد درآمد اساسی بی قید و شرط، که به مسابقه پرتاب شد ، اما من واقعا گزینه های بد را از دست می دهم. ما نسل بیشتری برای پیدا کردن راه حل نخواهیم داشت.

گزینه: اما به نظر نمی رسد که از هر جهت سیاسی هدایت شود. ماشین کلید واژه یا مالیات بر ماشین فروش.

LANGBEIN: در حال حاضر در اتریش همه چیز برعکس است. اما اگر خوش بین باشید ، می توانید بگویید که این ممکن است قسمت کمی باشد. زیرا اگر ما سیاست کورکورانه و عقب مانده را ادامه دهیم ، جامعه ما به سمت دیوار سوق می یابد. و فکر می کنم بیشتر و بیشتر مردم این موضوع را تشخیص می دهند.

گزینه: ما می خواهیم تبدیل به پایداری ، انرژی تجدید پذیر ، به مدل تعاونی ، رشد پستی تبدیل شود. اما چگونه به آن دست می یابیم؟ به عبارت دیگر ، آیا این کار در سیستم سرمایه داری با سوء استفاده از عملکرد سیستم می تواند برای تقویت توسعه خود عمل کند؟ این کاری است که Firtrade انجام می دهد. یا آیا واقعاً با گفتن اینكه "ما واقعاً می خواهیم سرمایهداری را نرم كنیم و تغییر دهیم" نیاز به تغییر اساسی در قوانین دارد. "

LANGBEIN: به نظر من باید به هر حال باشد اولین قدم به خاطر سپردن آنچه که 1945 20 از طریق 30 برای سالهای طولانی به عنوان حداکثر سیاسی بوده است ، تأمین سرمایه های معقول و ایجاد شرایطی است که مخرب ترین اثرات سرمایه داری ، مانند سرمایه داری مالی را فراهم می کند. این ترتیب روز است.

منظور از روز این است که در نظر بگیریم اقتصادی که عاری از منطق رشد است چگونه می تواند به نظر برسد. و باید عوامل غالب دیگری به جز افزایش پول به عنوان یک اصل وجود داشته باشد ، زیرا در غیر این صورت ما در منطق رشد خواهیم ماند و نمی توانیم واقعاً در شرکتهایی که رشد نمی کنند زنده بمانیم. به عبارت دیگر ، ما نیاز به شکل های دیگری از فعالیت اقتصادی داریم ، اول از همه و امیدوارم در آینده بعنوان شکل غالب فعالیت اقتصادی استفاده کنیم.

KIRNER: بله ، من آن را به این ترتیب امضا می کنم.

گزینه: این در واقع به سوال من پاسخ نمی دهد. برای من ، نکته اصلی این است: برای تغییر اساسی اقتصاد چه ضروری است؟ چگونه تحول به جامعه پس از رشد به وجود می آید؟

KIRNER: من فکر می کنم به همین دلیل است که ابتکارهایی مانند Fairtrade مهم هستند ، و نه فقط ما بلکه بسیاری از ابتکارات همکاری دیگر اگر آنها را مجبور کنند ببینیم همه چیز متفاوت است. اینکه ما اعتقاد نداریم که باید ادامه یابد. و من در حال حاضر به نسل بعدی تکیه می کنم. همیشه گفته می شود که جوانان چیز دیگری را در ذهن دارند. اما این درست نیست. وقتی به این موضوع نگاه می کنم که چقدر ایده آل و آینده نگرانه فرزندانم و محیط آنها و بسیاری دیگر از مدارس را که در آن سخنرانی می کنم به کار در اینجا می روم ، من در حال حاضر خوش بین هستم که این کار می تواند نسبتاً سریع انجام شود.

ما همیشه در این تحولات خطی فکر می کنیم. اینطوری نیست برای شروع کار ، Fairtrade سالهای 15 نیز به طول انجامیده است ، و در طول یک دهه گذشته یک حرکت رو به رشد واقعی وجود داشته است.

برای بیو مشابه بود ، برای شروع کار بیشتر طول کشید و بعد هم بالا رفت. چنین پیشرفت هایی می تواند به سرعت انجام شود. به عنوان مثال ، یک اتومبیل امروز دیگر وضعیت مشابه جوانان را ندارد همانطور که در آن زمان برای ما انجام داده بود. البته جوانان در حال مصرف هستند ، زیرا هرکدام از ما می خواهیم مصرف و تملک خود را انجام دهیم ، اما نه به حدی که داریم.

LANGBEIN: ما پیدا کردن کارورزانی که می توانند رانندگی کنند کار دشواری است زیرا این موضوع برای این افراد مهم نیست. اما می خواستم چیز دیگری اضافه کنم: همچنین قدرت مثال ها و تصاویر نیز وجود دارد.

وقتی به شما گوش کردم ، برای من اتفاق افتاد که من در اوگاندا در اولین معدن طلای فیریت در آفریقا حضور داشتم. شما او را دیده اید. من قبلاً این میزان را نمی دانستم ، اما میلیون ها نفر از مردم 100 با دست خود کار می کنند تا منابع ما را از زمین بیرون بیاورند. تصویری کاملاً متفاوت داشتم. 100 میلیون نفر. و در آنجا می توانید تغییرات غیرقابل باور و عظیمی را که در آنجا اتفاق می افتد مشاهده کنید برای افرادی که اکنون در این معدن طلای فیشرت کار می کنند ، در یک تعاونی ، تعاونی سازمان یافته.

استانداردهای امنیتی هنوز کمی قدیمی است ، اما هیچ کشته ای بیشتر وجود ندارد ، اما یک کار معقول انجام می شود. شما می توانید بدون جیوه انجام دهید و به جای 95 درصد از قیمت جهانی طلا برای طلا خود ، درصد 30 را بدست آورید. این ابتکارات به طور ناگهانی زندگی را امکان پذیر می کند. بنابراین ما باید چنین عکسهایی را پخش کنیم زیرا آنها به هر فردی نشان می دهند که در واقع می خواهد با کالاهایی که خریداری می کند هیچ چیزی را نابود نکند ، لازم نیست که او چیزی را با آنها از بین ببرد. چنین تصاویر قدرت دارند.

گزینه: البته این خیلی زیاد است. اما وقتی ما در مورد عکس ها و داستان ها صحبت می کنیم ، شما ناگزیر هستید که باید چشم انداز رسانه ای ما را نیز رعایت کنید. و از آنجا که به نظر نمی رسد که این مطالب به شدت منتقل شوند.

KIRNER: انتقاد رسانه ای در حال حاضر رواج دارد و به همین دلیل است که ورود به این شاخ را بسیار سخت می دانم. من فکر می کنم فقط مطبوعات می توانند کار خود را انجام دهند. با این حال ، من با جستجوی دائم توجه و جستجو به دنبال چیزی هستم که مردم را برای خواندن آن هیجان زده کند. مثلاً اوضاع سیاسی را فقط در اتریش در نظر بگیرید. ما در کشوری بسیار پایدار زندگی می کنیم که طی چند دهه اخیر صاحب سیاست هایی بوده ایم که کار خوبی انجام داده اند ، شما فقط باید این حرف را بزنید. البته مواردی وجود دارد که خوب پیش نرفت ، اما نکته اصلی این است که ما خیلی خوب از بحران اقتصادی بیرون آمدیم. ما در کشوری زندگی می کنیم که هیچ کس مجبور به گرسنگی از مرگ نیست و اساساً همه مراقبت های بهداشتی دارند. بنابراین ما در واقع در وضعیت خوبی هستیم.

و با این حال ، رسوایی مدام در حال جستجو است. البته شما باید مواردی را نیز کشف کنید. به عنوان مثال ، اگر مشکلی در بیمارستان وجود دارد ، باید این نکته را ذکر کنید. اما مشکلی است که شما همیشه بر روی آن متمرکز هستید.

LANGBEIN: گرایش رسانه ها به هیستری برای موفقیت کوتاه مدت ، مسئله ای است. و همه ما باید در برابر آن کار کنیم و سعی کنیم همکاران خود را از این جلو پویا نگه داریم. دنیای رسانه وجود ندارد ، اما دنیای رسانه ها بسیار متفاوت هستند. و همچنین دنیای رسانه ای وجود دارد که از سؤالها و مشاهده های پایدار و تصاویر مربوط به تحریک و بحث و گفتگو در آینده تحریک می کند ، و باید تقویت شود. البته سیاست می تواند این کار را با یارانه ها و تبلیغات خود انجام دهد که در حال حاضر انجام می دهند.

 

گزینه: برگردیم به مصرف انبوه. به نظر من ، فرد نیاز به تغییر در مقادیر دارد.

LANGBEIN: در هر صورت

گزینه: به همین دلیل به موضوع رسانه رسیدم. به نظر من ، بیشتر آرمانهای ما کاملاً غلط متمرکز شده اند. برای بسیاری ، ایده آل در جامعه ما کسی است که ثروتمند باشد ، کسی که محبوب است ، یک ستاره پاپ ، یک بازیگر.

LANGBEIN: اما چرا مردم اکنون پوپولیست های راست گرایانه یا حتی راست گرایانه را انتخاب می کنند؟ زیرا آنها می ترسند و چون احساس بازنده می کنند. آنها متوجه می شوند که آویزان شده اند. توجه می کنید که فقط بخش بسیار کمی و در هر هزار محدوده می تواند به این قلمروها صعود کند.

بیشتر آنها در بین بازندگان این پیشرفت هستند. از طرف دیگر ، حرکت افرادی وجود دارد که به سمت رضایت ، رضایت از زندگی می روند ، خواهان زندگی متفاوت ، اقتصادی متفاوت هستند.

من صمیمانه امیدوارم که در این مسابقه ، بازنده و برنده یک زندگی جدید نهایتا بتواند از تصاویر خوب زندگی بهتر و بهتر دیگری قدرت بیشتری کسب کند. در حال حاضر اینگونه نیست ، من با شما موافقم.

KIRNER:

منظور من این است که فقط این که کلمه انجام دهنده تبدیل به یک کلمه کثیف شده است ، در واقع کاملاً منحرف است. به یاد دارم ، من در زمانی بزرگ شدم که این آرمانگرایان قهرمانان ، گاندی و به اصطلاح خوانده می شدند. اینها افرادی بودند که می خواستید از آنها تقلید کنید. اما پس از دهه نود ، بانکداران وال استریت به مدلهای نقش کلی تبدیل شدند.

LANGBEIN: اما این شروع به شکستن می کند.

KIRNER: بله ، این خدادادی نیست.

LANGBEIN: اما اکنون فقط یک عصبانیت بی تفاوت است. این عصبانیت را می توان کارگردانی کرد و هم اکنون نیز در راستای پوپولیسم راست گرایانه اتفاق می افتد.

گزینه: اما در جهت اشتباه.

LANGBEIN: البته در جهت نادرست. اما خداگونه نیست که باید در این راه بماند.

KIRNER: من الان نسبت به این موضوع کمی خوش بین هستم. به عنوان مثال ، وقتی به ایالات متحده نگاه می کنم ، مردم به این سادگی عصبانیت داشته اند زیرا احساس می کنند کسی به آنها توجهی ندارد. سپس شما فقط شخصی را انتخاب می کنید که حداقل وانمود کند که برای آنها صحبت می کند و چیزی را برای آنها تغییر می دهد. اگر به این حالات به اصطلاح پرواز بپردازید ، چقدر بدبختی در طی چند دهه گذشته در آنجا بوجود آمده است ، شغل ها به طور گسترده ای از بین رفته اند ، البته مردم سرانجام به دنبال این کار بزرگ خواهند بود و اکنون این انتخاب شده است.

سؤال این است ، و این به طور عام اروپا نیز آشکار خواهد بود: آیا ما دوباره قادر به گفتگو با این افراد هستیم؟

من همچنین منظورم این بود که با نخبگان نباید این تصور را ایجاد کرد که این برنامه فقط برای طبقه بالا تحصیل کرده است. این موضوعی است که باید همه را به حرکت درآورد. اگر مثلاً در اینجا محصولی بخرم ، مثلاً نمی خواهم کارگر آن طرف دنیا در شرایط وحشتناک زندگی کند. چون من هم این را نمی خواهم.

کسی که در یک کارخانه کار می کند نیز می خواهد به آن احترام گذاشته شود و دستمزدی مناسب بدست آورد. و با این کار می توانید از قبل به مردم برسید. و من فکر می کنم Fairtrade خوب کار می کند. و دیگران نیز می توانند این کار را انجام دهند ، از جمله منطقه گرایی. این اقتصاد مشارکتی می تواند چیزی باشد که می تواند برای جلب توجه مردم به کار رود.

گزینه: من کاملاً با شما موافقم متأسفانه ، من در طول کل گفتگو در حال حاضر در وضعیت حساسی قرار گرفته ام.

KIRNER: این کار شما هم هست

گزینه: اصولاً من هم خوش بین هستم. اما آیا هنوز نیاز به قوانین مناسب و به روز ، به عنوان مثال در رابطه با بوم شناسی ، در رابطه با حمل و نقل محصولات از جمله چین به اروپا نیست؟ به عنوان مثال ، مالیات بر محیط زیست برای کلیه محصولاتی که طولانی تر از 300 کیلومتر حرکت می کنند.

LANGBEIN: با مالیات کنترل می شود و مالیات ها باید کنترل شوند. فقط در حال حاضر کاملاً اشتباه کنترل می شود. اضافه بار درآمد نیروی کار فرآیند را تسریع می کند که به نیروی کار کمتری نیاز خواهد بود. این واقعیت که حمل و نقل به یک شکل به صورت یارانه ای عمومی انجام می گیرد ، ما را به دنبال دارد تا تقریباً محصولاتی داشته باشیم که در آن طرف دنیا تولید می شوند زیرا کمی ارزان تر در آنجا تولید می شوند.

اما اگر به پیامدهای اکولوژیکی این جنون با روش نگاه کنید ، این لایحه درست نیست. ما به لوایح دیگری احتیاج داریم ما باید سیاست های معقول را بخواهیم زیرا فوراً به آنها احتیاج داریم.

KIRNER: ما از عصری می آییم که محصولات باید ارزان تر می شدند تا مردم بتوانند از پس آنها برآیند و رفاه افزایش یابد. اما ما واقعاً در آستانه ای هستیم ، جایی که این دیگر کار نمی کند.

اگر محصولات ارزان تر شوند ، ما نمی توانیم ثروت بیشتری را برای تعداد زیادی از مردم ایجاد کنیم. اگر منطقی مصرف کنیم و اگر مشاغل منطقه ای را در اینجا در اروپا و ایالات متحده آمریکا و همچنین چین هم توسعه دهیم می توانیم این کار را انجام دهیم.

LANGBEIN: مصرف پایدار کلمه کلیدی نیست بلکه نیاز ساعت است.

KIRNER: بله. این چیزی است که واقعاً می تواند یک موتور مطلق برای رشد شغل باشد. و این تغییر در تفکر که مثلاً انرژی را مالیات می دهد و کار را تسکین می دهد.

اگر فقط به خودمان نگاه کنیم ، که ما مالیات 50 درصدی پرداخت می کنیم ، کارفرما دوباره 30 درصد ، این یک بار مالیاتی عظیم است ، که در واقع بر روی کارگر است. از طرف دیگر انرژی نسبتاً کم مالیات می یابد. همچنین اتوماسیون ، کارگر ماشین.

من نمی گویم که یک راه حل ساده وجود دارد. اما اگر ما به زودی این کار را نکنیم ، این حرکت شدت می یابد و در نهایت مالیات کار کافی وجود نخواهد داشت. سپس به راه حل دیگری نیاز داریم.

LANGBEIN: و برای بازگشت به اشتیاق لحظه ای من ، مثال هایی که در فیلم ها وجود دارد نشان می دهد که وقتی افراد سرنوشتی را که به آنها منتقل می شود و اشکال زندگی که در آن حرکت می کنند ، می گیرند ، تا حدی امکانات خلاقانه وجود دارد ، همانطور که معمولاً ممکن نیست فکر کنیم.

1,5 می تواند غذاهای ارگانیک تازه و منطقوی را برای میلیون ها نفر در اختیار مردم قرار دهد. می توان از یک شرکت جهانی مانند یونیلور مخالفت کرد و گفت: نه ، ما اجازه نخواهیم داد که کارخانه ما به سمت شرق جابجایی شود ، اما ما سه سال آن را اشغال خواهیم کرد ، تا زمانی که شرکت شرکتی جای خود را بگیرد.

اگر این اتفاق در آستانانه رخ دهد ، هر یک از ما می گویم که هرگز کار نمی کند. و ببین ، رفت. این به سادگی نشان می دهد که همه ما باید مسائل را به دست خودمان بگیریم. ما در یک دموکراسی زندگی می کنیم و در یک سیاست دموکراسی می توان تحت تأثیر مردم قرار گرفت. بیایید با آن شروع کنیم.

گزینه: اما آیا این تفاوت نیست که این اقدامات و ابتکار عمل وقتی شما مستقیم تحت تأثیر قرار می گیرید ، کار می کنند؟

LANGBEIN: بله ، اما همه ما به طور مستقیم تحت تأثیر قرار می گیریم.

گزینه: بله ، اما این خیلی با ما فاصله دارد. اگر من یک کشاورز اتریشی باشم ، تمایل بیشتری برای ابتکار عمل دارم تا اینکه من یک مصرف کننده باشم که اکنون کالاهای ارگانیک می خرید.

LANGBEIN: اما دقیقاً چنین حرکاتی مانند جنبش ارگانیک و فیرتراد نشان می دهد که امکان پذیر است ، لحظه ای که بصری مشخص است که من با تصمیمات خرید من چه تاثیری بر آن دارم و این چیزی است که همه چیز در مورد این است ، شما باید آن اتصالات را برقرار کنید. در جامعه ای مبتنی بر تقسیم کار ، دیگر نمی توان همیشه تصاویر را بطور مستقیم تهیه کرد که البته این روش ترجیحی است. منطقی است ، البته ، اگر مصرف کننده کشاورز را بشناسد که سبزیجات خود را درست کند ، اما همیشه این کار نخواهد بود و این که شما هر معدنچی در Katanga را می شناسید ، که کبالت باتری های تلفن های همراه ما را تأمین می کند ، این کار هم نخواهد شد. اما می توان با اعطای سازمان هایی مانند Fairtrade و موارد مشابه ، این کار را انجام داد و عملکرد اطلاعاتی را به عهده گرفت.

گزینه: یک مثال عالی هانسالیم در کره جنوبی است. آیا این چیزی است که در اروپا از دست می رود؟

KIRNER: شاید نه به همان اندازه که هانسالیم داشته باشد ، اما بازرگانان سوئیس هنوز هم ساختاری تعاونی دارند. این بسیار خوب است ، اگرچه این ارتباط مستقیم با حدی که در کره جنوبی وجود دارد ، وجود ندارد. این مهم است ، همچنین در سوئیس ، اما به اندازه ای که من می توانم بگویم ، مانند کره جنوبی نیست.

LANGBEIN: من قاطعانه معتقدم که این یک نکته بسیار مهم است.

گزینه: آیا این یک شکاف در بازار است؟

LANGBEIN: بله.

و من خوش بین هستم. حداقل در آلمان ، در حال حاضر بحث و گفتگو در میان این کالاهای مواد غذایی و ابتکارات کشاورزی مبتنی بر همبستگی ، همه راه حرکت آهسته غذا است که همه این نگرانی ها را به نوعی در میان می گذارند ، فقط آنها بسیار منزوی هستند و نتیجه آن یک سازمان مشترک بزرگتر است.

زیرا در این صورت ، قطعاً ، قدرت این جنبش کاملاً متفاوت است ، گویا هرکدام برای خودشان جداگانه کار می کنند. بنابراین ، فردگرایی کمی بیش از حد پیش رفته است و تعاونی باید در آنجا باشد. امیدوارم این حرکت وجود داشته باشد.

گزینه: حنسلیم عمده فروش نیست بلکه بازاریاب است؟ آیا مغازه هم دارید؟

LANGBEIN:

Hansalim یک تعاونی است که بین چندین کشاورز کوچک 10.000 که عضو این تعاونی هستند ، و میلیون ها مشتری 1,5 عضو این تعاونی ، و یک تدارکات کوچک و لاغر در بین آنها ، که آن را مدیریت می کند ، تنها با 30 درصد از تلاش ها از جمله پالایش مواد غذایی تولید tofu و غیره ، برای تولید محصولات کشاورزی 2000 و تهیه غذاهای منحصرا منطقه ای ، منحصراً تازه و تقریباً منحصراً ارگانیک به ساکنان شهر.

و از یک طرف ، کشاورزان کوچک چشم انداز اقتصادی دارند ، زیرا به جای 20 25 تا 70 درصد از قیمت مصرف کننده ، به طور ناگهانی درصد XNUMX را دریافت می کنند. با این کار ، یک کشاورز کوچک نیز می تواند زنده بماند ، و حرفه دهقانان می تواند به یک حرفه عادی تبدیل شود که در آن فرد می تواند اوقات فراغت خود را تحمل کند. این مهمترین کلید برای بقاء ساختار دهقانان است ، که دهقانان از نظر سایر فرصت ها به یک حرفه تبدیل می شوند. از طرف دیگر ، شما نمی توانید به یک فروشگاه های زنجیره ای در شهرها بروید ، همانطور که آنها متاسفانه هستند ، و میوه های ارگانیک را از شیلی در Denn's خریداری کنید.

گزینه: این نگاه از طرف مصرف کننده چگونه است؟ آیا آنها عضو هستند؟

LANGBEIN: بله. فقط اعضا می توانند کالاهای خود را به آنجا برسانند.

گزینه: اما هیچ سوپرمارکت وجود ندارد؟

LANGBEIN: این فروشگاه های 220 هستند ، هر سال تعداد معدودی از آنها می آیند. هر سال اعضای جدید 60.000 می پیوندند ، زیرا این بسیار جذاب است. اگر در آنجا عضوی هستید ، می توانید به قیمتهای ارائه شده در آنجا ، محصولات ، در غیر این صورت مراجعه کنید. و قیمت ها همه ساله بین مصرف کنندگان و تولید کنندگان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد ، بنابراین کشاورزان می دانند که آنها بدون در نظر گرفتن نوسانات بازار جهانی یا نوسانات دیگر ، قیمت ثابت آنها را برای نارنگی یا دانه یا سویا خود در تمام طول سال دریافت می کنند.

 

گزینه: در اینجا ما به ارائه ارزش بازگشتیم. از این گذشته ، بیشتر افراد برای کسب درآمد ، نه فقط زندگی ، كاری را شروع می كنند.

LANGBEIN: من در این مورد انکار می کنم. تعاونی Hansalim قبل از 30 سال پیش به عنوان یک ابتکار عمل بسیار کوچک مانند هر تعاونی که امروز ممکن است داشته باشیم و در طی سالهای 30 رشد کرده است ، زیرا درآمد خوبی با ثبات در اختیار کشاورزان می گذارد. این برخلاف بدبختی دهقانان ماست ، جدا از کشاورزان بزرگ. همچنین این محصول را به مصرف کنندگان در شهرهای منطقه ای و تازه می دهد. این یک الگوی تجاری است که خیلی بیشتر از افزایش پول صرف می شود. اما من فکر می کنم که چنین است ، و ما به اندازه کافی بحث کرده ایم که بیشتر و بیشتر مردم در واقع به دنبال اشکال دیگر فعالیت های اقتصادی و تحقق خود هستند که فراتر از پول خالص خالص یا افزایش پول به خودی خود است.

KIRNER: البته این نیز می تواند گزینه ای برای معامله گران موجود در این جهت باشد. از آنجا که تجارت اینترنتی چیزی است که ، به اعتقاد من ، این صنعت بسیار لرزان است ، زیرا این قدم بعدی در این ناشناسی است. و محصولات منطقه ای یا کالاهایی که می دانید آنها از کجا آمده اند و شما شرایط کار در پشت آنها را تحت کنترل دارید ، چیزی است که معامله گران منطقه می توانند به خوبی از یک فرستنده بزرگ و ناشناس تشخیص دهند. برای ساختارهای تعاونی ، سؤال این است که آیا این روند هنوز هم به سرعت در اتریش سرعت خواهد گرفت یا خیر. نکته این است: این تعاونی بسیار جوان است. البته وقتی تعاونی ها ظهور می کنند ، همیشه انگیزه زیادی در پشت سر آنها وجود دارد. من همیشه نمونه ی نیکاراگوئه را به یاد می آورم. در آنجا دو ساعت با جیپ از شهر بعدی رانندگی می کنید. اما افراد آنجا جیپ ندارند ، این بدان معناست که آنها مسیری طولانی را برای بازاریابی کالاهای خود طی می کنند.

اگر یک تعاونی کامیون جمع کند و کالا را از کشاورزان جمع کند ، یک قدم بزرگ برای آنها است. یک کشاورز در نیکاراگوئه اعتباری ندارد. یعنی آنها فقط می توانند به یکدیگر اعتبار دهند. به این ترتیب سیستم تعاونی در اروپا به وجود آمد.

LANGBEIN: بله. و تعداد معدودی از پروژه های Fairtrade با همکاری مشترک سازماندهی می شوند.

KIRNER: ما در تلاشیم این کار را با همکاری زنجیره های خرده فروشی موجود انجام دهیم. و ما سعی می کنیم در ساختارهای موجود پیشرفت کنیم. این بدان معنی است که ساختارهای تعاونی در بین کشاورزان در حال توسعه است ، که پس از آن می توانند تا حد ممکن مستقیم به نمایندگی های فروش در اروپا برسند. بعضی اوقات به واسطه ها احتیاج دارید زیرا به عنوان مثال آنها ترخیص کالا را انجام می دهند. اما نکته اصلی این است که زنجیره های ارزش باید شفاف تر و کوتاهتر شوند و جریان پرداخت افرادی که آنچه را دریافت می کنند نیز باید شفاف تر شوند. و این چیزی است که ما در حال حاضر به عنوان یک تحول بزرگ در زنجیره های تأمین مشاهده می کنیم. این فناوری بلاکچین همچنین می تواند در این امر نقش داشته باشد که جریان تحویل به راحتی قابل ردیابی باشد. خوب ، مواردی در جریان است که امکان تغییر زیادی در ده یا 20 سال آینده را دارد. بنابراین این بدان معنی است که من کاملاً خوش بین هستم که می تواند موفق شود.

گزینه: سرانجام ، اولویت اصلی کدام خواهد بود؟ چه اتفاقی می افتد؟ مهمترین چیز ، بزرگترین اهرم چیست؟ قبلاً هم اشاره کردیم که مصرف کننده باید بر این اساس مصرف کند ، این روشن است. آیا به سیاست نیاز به فشار دارد؟

LANGBEIN: اکنون دوباره به سؤالات اول نزدیک می شویم ، اما به آنها قبلاً پاسخ داده شده است. الان خودم را تکرار می کردم.

گزینه: من به حرف آخر نیاز دارم

LANGBEIN: به هر دو نیاز دارد و اهرمی وجود ندارد ، اما اهرم های زیادی وجود دارد. این هم یک درک از کار من در مورد این فیلم است که به سادگی رویکردها و اهرمهای مختلفی وجود دارد و همه چیز در مورد همه ما است زیرا ما فهمیدیم که اگر چنین کاری را ادامه دهیم دنیا کار نخواهد کرد مشاغل نیز مانند گذشته یکی از این اهرم ها را در نظر گرفته اند ، خواه حرکات مشارکتی باشد ، یا اینکه مطمئن شویم که دوباره به صورت منطقه ای و تازه بخوریم ، نه اینکه به دنبال مسیرهای مخرب غذا و تجارت تجاری باشیم. ما باید با احساس شجاعت مدنی مسائل را به دست خودمان بگیریم که نتوانیم چیزی بدست آوریم و مطمئناً از این سیاست نیست. من نیز آرزو می کنم این سیاست یک زندگی بسیار کوتاه باشد. از طرف دیگر ، ما همچنین باید از ابتکاراتی مانند Fairtrade یا موارد مشابه پشتیبانی کنیم که به دنبال ایجاد شفافیت معنی دار در زنجیره تأمین پیچیده بازار جهانی و اطمینان از شرایط عادلانه در ابتدای این زنجیره هستند. نکته این است که ما را آگاه سازد که آینده خود را در دستان خود داریم و تنها در صورتی که آنچه را که در دستمان است به دست خودمان می گیریم می توانیم آنها را تغییر دهیم.

KIRNER: آنچه اکنون به آن احتیاج دارد این است که جهان واقعاً طی چند دهه گذشته بهتر شده است. این مکان ناامیدی نیست. این برای بسیاری از افراد بهتر و بهتر می شود ، رفاه در حال افزایش است ، ما طولانی تر زندگی می کنیم ، سالم تر از گذشته زندگی می کنیم. و ما می توانیم آنچه را که در اینجا گفتیم انجام دهیم ، اگر واقعاً بخواهیم به سیستم جدیدی احتیاج داشته باشیم اگر بخواهیم از امواج فن آوری که اکنون به دست ما رسیده اند زنده بمانیم. ما برای پیشرفت به روش های جدیدی نیاز داریم.

با دستور العمل های قرن گذشته مشکلات 21 نیست. قرن حل شده است. ما واقعاً باید نگاهی دقیق به نحوه رسیدگی به مسائل و چگونگی زندگی برای فرزندان و نوه های خود داشته باشیم. و نیاز به راههای جدید و همچنین مسئولیت اشخاص برای مصرف آنها به منظور استفاده بیش از حد از زمین ، و بار کردن خود بر چیزهایی که به هر حال کسی به آن احتیاج ندارد ، بلکه به مصرف منطقی ، مصرف غذای سالم است. و این به سادگی بسیاری از مشکلات را حل می کند.

ممنون که خوندید

عکس / ویدئو: ملزر / گزینه.

نوشته شده توسط هلموت ملزر

به‌عنوان یک روزنامه‌نگار قدیمی، از خودم پرسیدم که واقعاً چه چیزی از دیدگاه روزنامه‌نگاری معنا دارد. می توانید پاسخ من را در اینجا ببینید: گزینه. نشان دادن آلترناتیو به شیوه ای آرمان گرایانه - برای تحولات مثبت در جامعه ما.
www.option.news/about-option-faq/

Schreibe einen Kommentar