من قرن ها روزنامه نگار بوده ام و خوش شانس بوده ام که همیشه شغل خوبی دریافت کرده ام. این روزها دیگر مسئله نیست. کارمندان گران هستند و در عین حال تحت حقوق و دستمزد ، سرمایه گذاران ناشر هر سال بازده خود را می خواهند - مهم نیست که کسب و کار در حال انجام است ، چشم انداز رسانه ها در حال تغییر است ... به طور خلاصه: من خوش شانس بودم - و احتمالاً کار بسیار خوبی برای کار است. بعلاوه ، من تقریباً با تمام قالب ها - چاپ روزنامه و روزنامه ، روزنامه و همچنین آنلاین - آشنا شدم که به من در گزینه بسیار کمک می کند.
اما پیشرفت در کسب و کار رسانه ای واقعاً ترسناک است - و توضیح می دهد که چرا رسانه های ما بیشتر از همه به این صورت هستند: در درجه اول سود محور ، بیشتر بدون اخلاق حرفه ای و بدون تعهد واقعی ، بدون حقیقت واقعی ، عمدتاً فقط سرگرمی و زنگ خطر برای توده ها….
در مقطعی اندکی قبل از 2014 ، این فقط برای من کافی بود و من تصمیم گرفتم که از شغل نسبتاً پردرآمد خود به عنوان مدیر ارشد دست بردارم و خود اشتغالی شوم. بدون سؤال: یک تصمیم لوکس.
اما چه چیزی از دیدگاه روزنامه نگاری معقول است ، بنابراین ایده من؟ جواب ، بعد از تأمل دراز مدت: جایگزین را نشان دهید ، به ویژه در مواردی که به گزینه های دیگر نیاز دارید ، زیرا بسیاری از موارد فقط به اشتباه می روند. و هنگامی که همه چیز را زیر سوال می برید ، خیلی زود متوجه می شوید: در واقع ، شما در همه جا به گزینه های معنی دار احتیاج دارید. ما نمی توانیم از طریق توسعه یک جامعه مدرن ، وضع موجود را در نیمه راه حل کنیم! حتی اگر این درست بود.
خوب ، در پاییز 2013 ایده برای گزینه به دنیا آمد ، اولین شماره از مجله چاپ در آوریل 2014 ظاهر شد. و لعنت بر آن ، امروز هنوز هم وجود دارد. باور کنید ، من در ابتدا به مسائل 2 فکر نکردم.
یک تصمیم خوب! خوب که او به خوبی ثابت کرده است. برای سالهای 5 بعدی و بیشتر
تبریک می گویم ، آن را ادامه دهید! من همیشه دوست دارم از گزینه الهام بگیرم ...